استخدام نکردن شخص با رزومه عالی
شاید بهتر باشد شخصی با رزومه عالی را نپذیریم
شاید دقت کرده باشید یا حتی مثل خود من تجربه کرده باشید که اغلب شرکت ها و سازمان ها اولویت جذب و استخدام کارکنانشون با فارغ التحصیلان رشته های عالی،دانشگاه های معتبر و حتی دانشجوهای ممتاز و افراد با رزومه عالیه انجام میشه و شاید خود شما هم از اون دسته از افرادی باشید که به این عملکرد اعتقاد دارید و جز رویکرد شما در سازمانتون باشه. بهتر بدونیم که اینجا نیستیم که برچسب خوب و بد یا درست و غلط به این مساله بزنیم. اینجا هستیم تا از زاویه ای دیگه به مساله استخدام نگاه کنیم.
میخوام این مقاله رو با مطرح کردن یک سوال شروع کنم. و پیشنهاد می کنم مقداری به سوال فکر کنید و بعد ادامه بدید.
سوال : استخدام فردی با رزومه عالی چه کمکی به سازمان من می کنه؟
یا استخدام فردی از دانشگاه معتبر چه کمکی به سازمان من می کنه؟
(تاکید می کنم با درست و غلط و خوب و بد این مساله کاری نداریم در این مقاله و صرفا دنبال چرایی این رویکرد هستیم. چرا که گاهی اوقات ممکنه عملکرد مفیدی برای سازمان و کسب و کار ما نباشه)
جواب این سوالات رو برای خودتون شفاف کنید.شفاف کردن یعنی چی؟
یعنی وقتی این جواب رو روی کاغذ بنویسم و بزارم جلوی هرادمی بدون پرسیدن سوال کامل منظور شما رو متوجه میشه!
خب بیاید خودتون رو تو شرایط زیر تصور کنید که دو نفر اومدن برای استخدام تو کسب و کار شما هر دو نفر هم واجد شرایط هستن.
نفر اول: فارغ التحصیل دانشگاه معتبر / 10 سال سابقه کار مرتبط/ فوق لیسانس رشته
نفر دوم: 10 سال سابقه در 4 شاخه مختلف شغلی/ لیسانس
شما بعنوان صاحب کسب و کار یا مدیر منابع انسانی کدوم فرد رو برای مصاحبه انتخاب می کنید؟
یکی از مدیران برتر حوزه منابع انسانی جواب این سوال رو به شکل شفاف در ویدئو زیر داده با ذکر دلیل. پس پیشنهاد می کنم با دقت گوش کنید و چرایی این مساله رو به شکل کاملا شفاف درک کنید.
پذیرش بالا و دریافت بازخورد از مهم ترین ویژگی رهبر هاست. چون در عصر حاضر اون چیزی که شما رو متمایز می کنه قدرت نواوری و خلاقیت و به روز بودن اطلاعات شماست. وقتی شما رشد می کنید و این فرصت رو با آگاهی که بدست میارید برای دیگر اعضای تیم و سازمانتون هم فراهم می کنید قطعا سازمان شما شرایط متفاوتی رو تجربه خواهد کرد نسبت به رقبا. بنابراین هیچ ایده ، نواوری ،خلاقیت و پیشنهاد و بازخوردی رو ساده ازش نگذرید. ابتدا بپذیرید، یه مقدار تامل کنید، دلیل چرایی رو کشف کنید و ببینید که از اون بازخورد در جهت پیشبرد چطور می تونید استفاده کنید.
ویدئو زیر از ویدئو های پربازدید تد هست. هارتلی در این ویدئو از فرصت دادن به خروس جنگی ها صحبت می کنه.
نمی خوایم بگیم تحصیل خوبه یا بد ، درست یا غلط (من خودم فارغ التحصیل دانشگاه تهران هستم) می خوایم بگیم یه مقدار با دید باز تر و زاویه دید متفاوت تر به این مساله نگاه کنیم و خودمون رو محدود به یک سری محدودیت های دیکته شده نکنیم.
۱۶ شخصیت برجسته با شرایط تحصیلی متفاوتی که داشتند و آینده ای که خلق کردن.
می خوام این لیست رو از کسی شروع کنم که بنظرم گذشته قابل توجهی داشته
1- جک ما
جک ما بنیان گذار شرکت علی بابا و در حال حاضر از ثروتمندان چین هست که سرگذشت جالبی از نظر من داشته. جک ما هیچ وقت دانشآموز خوبی نبود. درواقع اصلا نتونست وارد مدرسه راهنمایی بشه. اون میگه: «من دو بار در امتحان اصلی مدرسه ابتدایی رد شدم. سه بار در امتحانات مدرسه راهنمایی رد شدم و دو بار هم در امتحان ورود به کالج مردود شدم.».
جک ما از 120 امتیاز آزمون ریاضی در امتحان ورودی کالج، نمره 1 گرفت،
شکست خوردن یک چیزه و گرفتن نمره 1 در امتحان ریاضی برای ورود به دانشگاه، یک چیز دیگه! اصلا هم به این خاطر نبود که اون فرصتی برای آماده کردن خودش نداشت. تا امروز جک ما بارها مجبور شده با مشکلاتی که در زمینه ریاضی داره، سروکله بزنه. با وجود این، در حال حاضر مدیرعامل و رئیس هیئت مدیره گروه علیباباست، که یکی از موفقترین شرکتها در زمینه تکنولوژی محسوب میشه. اون میگه: «من در زمینه درس ریاضی هیچوقت خوب نبودم، هیچوقت مدیریت نخوندم و هنوز هم نمیتونم از گزارشهای مالی سر دربیارم.»
جک ما با وجود 10 بار رد شدن در ورود به هاروارد، ناامید نشد
اینکه جک ما 10 بار از طرف مسئولان دانشگاه هاروارد رد شد، خیلی تعجبآور نیست. نکته مهم اینه که اون 10 بار خودش رو به دردسر انداخت تا برای ورود به این دانشگاه درخواست بده.
جک ما برای 30 شغل مختلف درخواست داد و هر بار نه شنید
جک ما بعد از فارغالتحصیلی از دانشگاه برای 30 شغل مختلف درخواست داد و هر بار نه شنید. اون برای استخدام در نیروی پلیس درخواست داده بود، ولی با سه کلمه ساده عذرش رو خواستند. «شما مناسب نیستید.»
جک ما تنها مصاحبهشونده کیافسی از بین 24 نفر بود که رد شد
«زمانی که کیافسی به شهر ما اومده بود، برای کار به اونجا رفتم. 24 نفر برای این شغل درخواست داده بودند. 23 نفر پذیرفته شدن و من تنها کسی بودم که رد شدم.» جک ما علت این ناکامی رو قد کوتاه و نداشتن ظاهر مناسب میدونست. همسر جک ما، ژانگ یینگ، قبل از اینکه ثروتمند بشه، با او ازدواج کرد.
و بریم سراغ بقیه دوستان
2- ادیسون
فکر نمی کنم کسی باشه که ادیسون مشهور رو نشناسه. اون بیش از هزار اختراع مهم در کارنامهی خودش داشته که لامپ رشتهای معروفترین اون ها بود. داستانش رو شاید خیلی شنیده باشید ولی مختصرا میگم . ادیسون بهخاطر اختراعاتش، جوایز متعددی بدست اورد. اون بهخاطر بیماری که داشت دیر به مدرسه رفت و در اونجا هم عملکرد بسیار ضعیفی داشت. عملکرد بد ادیسون در حدی بوده که یکی از معلمها به اون می گفت «خرفت». ادیسون مدرسه از مدرسه اخراج میشه، اما مادر اون که معلم بود، وظیفهی آموزش ادیسون رو خودش به عهده میگیره. ولی با این وجو هم یکی از معروفترین مخترعان جهان با کمک مادر دانا در مسیر رشد و شکوفایی قرار میگیره.
3- بنجامین فرانکلین
بنجامین تجربههای مختلفی در زمینههای گوناگون داره، مثل: سیاست، دیپلماسی، نویسندگی، اختراع و… . او همچنین نگارش اعلامیهی استقلال آمریکا رو هم در کارنامهی خودش داره. اما در فهرست بلندبالای فعالیتها و مقام هایی که داره، خبری از فارغالتحصیلی از دبیرستان بهچشم نمیخوره. فرانکلین در خانوادهای بسیار پرجمعیت بهدنیا آمده بود. خانواده اون 20 فرزند داشتن!!! که بنجامین پانزدهمین و کوچکترین پسر بود. اون در ۱۰سالگی، مدرسه رو بهخاطر کار در چاپخانه برای پدرش و بعدها برادرش ترک کرد.
4- بیل گیتس
بیل گیتس از بنیانگذاران مایکروسافت و یکی از ثروتمندترین افراد جهانه. حتما میخواید بگید: «خودمون میدونیم»، اما شاید نمیدونید که بیل گیتس در سالهای اول دانشگاه، هاروارد رو بههمراه دوستش پُل آلن ترک کرد تا به برنامهنویسی نرمافزارها بپردازند و مایکروسافت رو بنیانگذاری کنند.
5- استیو جابز
استیو جابز، این مدیر ارشد اجرایی شرکت اپل که از معروفترین چهرههای حوزه فناوری هم هست، بعد از یک نیم سال تحصیلی در کالج “رید در شهر پورتلند ایالت اورگن آمریکا” از این کالج استعفا داد و بعدها فقط در بعضی کلاسهای خوشنویسی این کالج شرکت کرد. جالب اینجاست که همین هنر به جابز توانایی فوقالعادهای در ایده سبک حروف چندگانهای رو بوجود اورد که در کامپیوتر مکینتاش دیده میشه!!!!
6- آلبرت انیشتین
آلبرت اینشتین شهرت و جایگاهی پیدا کرد که بههیچوجه در مدرسه به دست نیومد؛ مجلهی تایمز، اون رو «مرد قرن» صفت داده. البته این سلطان فیزیک، برندهی جایزهی نوبل و صاحب نظریهی نسبیت، مدرسه رو در ۱۵سالگی ترک کرد. یک سال بعد، تصمیم گرفت به تحصیل بازگردد و به همین دلیل مجبور شد در آزمون معتبر مؤسسهی فناوری فدرال سوئیس شرکت کنه که متأسفانه قبول نشد. انیشتین به مدرسهی عادی بازگشت، دیپلم گرفت و در آزمون ورودی کنکور نیز برای بار دوم پذیرفته شد.
7- والت دیزنی
در سال ۱۹۱۸، والت دیزنی که سالها بعد جایزهی اسکار رو هم برد، در نوبت شبانهی کالج هنرهای زیبای شیکاگو تحصیل میکرد. دیزنی که یکی از کارآفرینان برتر جهان هم هست، در ۱۶ سالگی مدرسه رو ترک کرد و به ارتش پیوست، اما ازآنجاکه سن او برای حضور در ارتش کم بود، با شناسنامهای جعلی به صلیب سرخ ملحق شد. او را به فرانسه فرستادند و مسئول رانندگی آمبولانسی شد که پر از تصاویر کارتونی بود. کارتونهایی که بعدها به شخصیتهای داستانی انیمیشنهایش تبدیل شدند. والت دیزنی بعد از اینکه به مولتیمیلیونر و صاحب شرکت والت دیزنی، تبدیل شد، جوایز متعددی ازجمله مدال آزادی ریاستجمهوری را دریافت کرد. همچنین در ۵۸سالگی، مدرک دیپلم افتخاری دبیرستان را به او اهدا کردند.
8- پرنسس دایانا
دایانا اسپنسر، ملکهی ولز در مدرسهی سلامت غرب تحصیل میکرد و عملکرد بسیار ضعیفی داشت. او در تمام دروس ناموفق عمل کرد و نتوانست نمرهی قبولی بگیرد. در ۱۶سالگی مدرسه رو ترک کرد و برای اتمام تحصیلات نیمهکارهاش، روانهی مدرسهای در سوئد شد. بعدها اون مدرسه رو هم نیز رها کرد. دایانا درعینحال، خوانندهی آماتور خوبی بود و میخواست بالرین بشه. دایانا در مهدکودکی مشغول به کار شد. او در آن مرکزِ نگهداری و مراقبت، بهعنوان دستیار فعالیت میکرد. اما واقعیت این است که او مربی مهدکودک نبود، زیرا هیچ مهارتی نداشت که بتونه اون رو به دیگران آموزش بده.
و این لیست ادامه دارد…