هوش هیجانی مختص قشر خاص و سن و محیط خاصی نیست. و یک ابزار کارمد برای همه ی افراد است. اما در این مقاله سایت بیزنس ترند صرفا به موضوع هوش هیجانی برای رهبران پرداختم تا اهمیت این موضوع در سازمان رو بهتر لمس کنیم و بدونیم که بهنوان رهبر یک سازمان یا کسب و کار هوش هیجانی بعنوان یک ابزار چقدر کارامد و تاثیرگذاره.
البته که قبلا در رابطه با اینکه هوش هیجانی چیست و چطور می تونیم هوش هیجانی رو افزایش بدیم بشکل مفصل نوشتم اگر مطالعه نکردید پیشنهاد می کنم ازش غافل نشید.
استر سرپرست محبوب یک تیم کوچیکه. اون مهربونه و رفتار محترمانه ای با افراد تیمش داره و نسبت به نیاز اون ها حساسه. اون یک حلال مسئله ست و به مشکلات به عنوان یک فرصت نگاه می کنه و همیشه در تیمش مشارکت فعال داشته. همکارای اون، اونو مسکن آرامش می دونند و مدیرش از داشتن انو خوشحاله و اغلب اونو تشویق می کنه. در حقیقت استر هوش هیجانی اش رو یکی از نقاط قوت اش می دونه و مجبور نیست برای توسعه مهارت های رهبری هوش هیجانی اش رو بهبود بده. ولی با وجود چشم اندازی مثبت برای استر، او کم کم داره حس می کنه در شغل اش گیر افتاده. اون هنوز نتونسته از لحاظ عملکرد حرفه ای و تخصصی انتظار شرکت اش رو برآورده کنه و همین قضیه اونو به فکر فرو برده.
تله ای که استر و مدیرش در آن گیر افتادن یک تله رایجه: اون ها تعریف خیلی محدودی از هوش هیجانی دارن. اون ها تنها تمرکز شون بر اجتماعی بودن و حساس بودن و محبوب بودن استر هست و نسبت به سایر عوامل هوش هیجانی که می تونه اونو تبدیل به رهبر قوی تری کنه بی توجه هستند. در یکی از مقالات اخیر برگزیده هاروارد مهارت هایی که یک مدیر دلسوز، مهربان و مثبت مثل استر ممکنه فاقد اون ها باشه مورد بررسی قرار گرفته. این مهارت ها چیه؟ این مهارت ها عبارتند:
- توانایی دادن بازخورد صریح به کارکنان
- جسارت حرکت و ایجاد تغییر
- خلاقیت برای تفکر خلاقانه و خارج از چارچوب.
اما این خلاها نشان دهنده عدم برخورداری استر از هوش هیجانی نیست. اون ها تنها نشان دهنده این هستند که جعبه ابزار هوش هیجانی استر کامل نیست. هوش هیجانی یک جعبه ابزار مهارتیه. در مدل هوش هیجانی و تعالی رهبری که بر اساس آن بیش از سی سال نقاط قوت رهبران شاخص رو مورد بررسی گرفته محقیقن به این نتیجه رسیدند که در واقع برخورداری از توانمندهای متنوع و متوازن هوش هیجانی رهبران رو برای چالش های جدی آماده می کنه. این مجموعه مهارت ها و توانمندی های در زبان عام EQ یا همان EI اتلاق می شه که شامل ۱۲ مورد هست.
| خودآگاهی هیجانی | خودتنظیمی هیجانی | همدلی | تاثیرگذاری |
| مربیگری | |||
| تطابق | مدیریت تعارض | ||
| دستاورد طلبی | آگاهی سازمانی | کار تیمی | |
| دورنمای مثبت | رهبری انگیزشی |
برای مثال اگر استر توانایی در مدیریت تعارض داشت در دادن بازخورد منفی به دیگران مهارت داشت و اگر توانایی نفوذ داشت می تونست از این بازخورد منفی برای رشد افراد استفاده کنه. همچنین اگر استر توانمندی رهبری انگیزشی رو در خود ایجاد کرده بود برای ایجاد تغییر موفق تر عمل میکرد. در واقع یک رهبر با مجموعه این توانمندی ها می تونه چشم انداز و ماموریت سازمان رو به گونه ای بیان کنه که در سطح احساس هم خود و هم پیروان خودش رو برای حرکت تشویق کنه.
تحقیقات متفاوت نشون داده که رابطه قوی بین هوش هیجانی، ایجاد تغییر و رهبری چشم انداز گرا و آینده نگر وجود داره.
به همین دلیل رهبران نیاز دارن توازنی از توانمندی ها و مهارت ها رو در مجموعه هوش هیجانی خودشون بوجود بیارن و در این صورت نتایج عالی در کسب و کار عایدشون می شه.
اما از کجا میشه فهمید که در چه حوزه هایی ضعف داریم و نیاز به بهبود حس می شه؟
به سادگی با مرور دوازده توانمندی در ذهن خودتون متوجه می شید کجا دچار ضعف هستید. مدل های متعددی از هوش هیجانی وجود داره که هر کدوم ابزارهای اندازه گیری و ارزیابی خودشون رو دارند.
اصلااا تصور نکنید هوش هیجانی تنها درباره مهربان بودن و اجتماعی بودنه. این ها فقط دو مولفه از مجموعه توانمندی های هوش هیجانی به شمار میان و هوش هیجانی جعبه ابزاری از مهارت های مختلف
