می تونیم این چرایی و جوابش رو به همه مراحل زندگی فرد تعمیم بدیم و کلی درموردش صحبت کنیم. از نظر من کوچینگ یه ضرورته تو جعبه ابزار هر فرد تو هر سمتی که هست. بنابراین اگر براتون سوال شده که اصلا چرا کوچ؟ برای چی باید کوچ داشته باشیم چه تو زندگی و چه تو کسب و کار ،این مقاله بیزنس ترند رو تا انتها از دست ندید.
این که کوچ کیست؟، چه کاری انجام می ده؟،کوچینگ چیه؟ فرق کوچینگ با منتورینگ و مشاوره چیه؟ کوچینگ در هر حوزه ای چه کاربردی داره؟(کوچینگ فروش، کوچینگ بازاریابی، لایف کوچینگ ، بیزینس کوچینگ و کوچینگ رهبری و …) در سایت بیزنس ترند کاملا شرح داده شده. مبنا و پایه همه این شاخه ها از نظر من صرفا استفاده از مهارت کوچینگ در حوزه های مختلفه مگر اینکه مباحث دیگه از جمله منتورینگ به این مساله اضافه شده باشه.
کوچ به چه کسی گفته میشه؟
کوچ به فردی گفته میشه که تخصص و مهارت استاندارد شده کوچینگ رو در بستری آکادمیک، معتبر و ساختارمند کسب کرده و با استفاده از ابزارها و تکنیک‌های خاص، کوچی یا همان مراجع رو تا رسیدن به هدف همراهی و حمایت میکنه و یا به اون کمک می کنه تا خودش رو کشف کنه و توسعه و تحولی که نیاز داره رو ایجاد کنه که در خصوص تحول و فرق اون با تغییر که تخصص من هست (کوچینگ تحول) می تونید بیشتر مطالعه کنید.
دلایل داشتن کوچ
تعاریف متعددی از اشخاص برجسته در مورد کوچینگ و داشتن کوچ وجود داره که باعث میشه ساده و بی تفاوت از کنار این موضوع نگذریم. برای مثال سرجان ویتمور کارشناس کوچینگ معتقده که “کوچینگ بازکردن قفل پتانسیل یک فرد برای به حداکثر رساندن عملکرد اوست.” در واقع نوعی تسهیل گری یادگیری، به جای آموزش دادن به افراد بحساب میاد. چند دلیل مهم و حیاطی برای داشتن کوچ وجود داره که در ادامه اشاره می کنم.
چرا کوچ؟
1- چون ما در یک دنیای بیش از پیش پیچیده زندگی می کنیم
در این دنیای به اصطلاح ناپایدار، نامطمئن، پیچیده و مبهم راه حل های قطعی و نهایی محدودی وجود دارن و لازمه که افراد به جای اینکه خودشون به تنهایی دنبال جواب باشن از حمایت فرد یا افراد خارج از گود هم بهره ببرند.
“باراک اوباما” رئیس جمهور پیشین آمریکا زمانی به پیچیدگی دنیایی که با اون سرو کار داره اشاره می کنه که در کتاب “خط پایان” از “مارک بودن” می گوید: ” شما همیشه با احتمالات سروکار دارید. هیچ مساله ای روی میز من نمی اید که به صورت کامل قابل حل باشد چون اگر افراد کاملا مطمئن بودن، انوقت شخص دیگری درباره آن تصمیم گیری می کرد“
2- برای کسب مزیت رقابتی
وقتی محصولات و خدمات، مشابه هم میشن، مزیت رقابتی با داشتن افرادی با ایده ها، مهارت ها، مسئولیت ها و ابتکار عمل ایجاد میشه. ایده اصلی کوچینگ ، توسعه دیگرانه; کار کردن با دیگران برای یادگیری و نهادینه کردن اعتماد به نفس در اونهاست. بدون کوچینگ این هدف بدست نمیاد. در نهایت، با توسعه محیط و پیچیده تر شدن اون، عملکرد هم به شکل نتیجه یادگیری بروز پیدا می کنه.
“رگ روانز”، موسس یادگیری اقدام گرا، همیشه می گفت اگر محیط محیط، سریع تر از سرعت یادگیری سازمان شما تغییر کنه شما از دور خارج شدید!! همچنین “آلوین تافلر” ، نویسنده و آینده شناس، پیش بینی میکنه که سازمان های موفق آینده، سازمان های یادگیرنده هستن.
بنظرم بهتره اینجا از حرف های جناب” جک ولش” هم غافل نشیم. جک ولش مدیر عامل سابق جنرال الکتریک ، این جمله رو شعار خودش کرده بود; ما نمی توانیم منتظر بمانیم که بقیه سازمان ها تغییر کنند تا بعد ما خودمان را تغییر دهیم. ما باید مسئولیت فردی خود برای یادگیری را برعهده بگیریم و مانند یک مدیر انسان محور دیگران رو ترغیب کنیم که همین کار را انجام دهند. تمرین هنر کوچینگ به شما کمک می کند تا یک راهبر کارامد باشید.
3- چون انتظارات نسل Y تغییر کرده
نسل جدید از مدیران انتظار دارن که بیشتر کوچ باشن تا مدیری که به اون ها بگه چی کار کنن یا چی کار نکنن. در تحقیقات اخیری که در دانشکده کسب و کار “آشریج” انجام شده ، 56درصد نسل Y که تو نظر سنجی شرکت کردن اینطور بیان کردن که از نظر اون ها مدیر ایده ال کسیه که نقش کوچ و منتور رو ایفا کنه.
4- دادن مسئولیت و مالکیت به دیگران
هدف کوچینگ ، ایجاد عملکرد بهتره تو هر حوزه ای که می خواد باشه فرقی نمی کنه!ورزش، هنر، کسب و کار. وقتی افراد مسئولیت و مالکیت اقدامات خودشون رو به عهده می گیرن بهتر و متعهدانه تر عمل می کنن اما اگر اون ها رو به شکل ذره بینی مدیریت کنید نتیجه مشابه بدست نمیاد.
5- کار با افراد برای کسب موفقیت
کوچینگ کارآمد ، درباره کار با افراد، در جهت دستیابی به چیزی است که می خواهند به اون ها برسند ; که می تونه هرچیزی باشه، ارتقای شغلی، کسب مهارت، بهبود عملکرد، خودشناسی یا هارمونی.
کوچینگ قبل از هرچیزی تمرکزش رو روی فردی که داره کوچ میشه میزاره و بعد اون رو با نیازهای سازمان هماهنگ می کنه.
6- افزایش میزان ابتکار عمل در افراد
بهتره کاری کنید که افراد برای خودشون فکر کنن و ابتکار عمل بخرج بدن. اگر از جمله افرادی هستید که در نهایت همه ایده ها رو خودتون مطرح می کنید و نتونستید افرادتون رو ترغیب کنید که از مهارت های خودشون به کامل ترین شکل ممکن استفاده کنن شغل شما در حال حاضر فقط توسعه افراده! و این یعنی چی؟ یعنی کاری کنید که خودشون به ایده های نو دست پیدا کننو اون ها رو به مرحله اجرا در بیارن. یکی از کارآمدترین روش های انجام این کار کوچ کردنه.
نقل قول معروفی می گه: “اگر همان کاری را انجام دهیم که همیشه انجام می دادیم ، به همان چیزی می رسیم که همیشه رسیده ایم.” پس در دنیای همواره در حال تغییر و پیچیده ای که زندگی می کنیم نوآوری و ابتکار حرف اول رو میزنن.
7- مالکیت
فرایند کوچینگ ، مالکیت رو برعهده فردی میزاره که داره کوچ میشه و بعد از اون خود فرد مسئولیت اقدامات و رفتارهای خودش رو به عهده می گیره.
8- خودمختاری
اگر کسی رو کوچ کنید در این صورت استقلال عمل اون رو افزایش دادید و اعتمادتون رو بهش نشون دادید، بدون اینکه تنهاش بزارید. طبق گفته دنیل پینک در کتاب انگیزه استقلال عمل یکی از کلیدی ترین فاکتورهای انگیزه و مشارکت افراد در سازمانهاست.
9- پشتیبانی از ماموریت، فرهنگ و ارزش سازمان ها
خیلی از سازمان ها درباره ارزش افراد خودشون و اینکه اون ها بزرگترین داراییشون هستن حرف میزنن. کوچینگ می تونه دقیقا تو این بخش از ماموریت سازمان یا شرح ارزش هاش با سرمایه گذاری روی رشد و توسعه پرسنل نقش مهمی رو ایفا کنه. در خیلی از سازمان های موفق و پیشرفته کوچینگ با اساسنامه شرکت پیوند خورده; یه چهارچوب کتبی که اصول سازمان و نحوه عملکرد اون رو تعیین می کنه.
10- خلاقیت
کوچینگ به افراد کمک می کنه تا خلاق تر باشن. چرا؟ چون وقتی به افراد بگید که چه کاری رو انجام بدن و چه کاری رو انجام ندن دیگه فضایی برای خلاقیت باقی نمی مونه. شاید جواب شما به سوالات شبیه افراد دیگه نباشه و این کاملا طبیعیه چون خلاقیت و نواوری تمایزی کلیدی تو دنیای پیچیده و پر از ابهام امروزیه.
طبق تحقیقات “هورست ریتل” و “ملوین وبر” میشه مشکلات به دو دسته تقسیم کرد: “مسکلات رام” و “مشکلات شرور” . مشکلات رام با اینکه یجورایی پیچیده هستن با استفاده از فرایند ها و تکنیک های ثبت شده حل میشن. اما مشکلات شرور رو با این متد نمیشه حل کرد و در واقع هیچ راه درست و غلطی برای اون ها وجود نداره و راه حل های مناسب و نامناسب یا کارامد و غیرکارامد برای اون ها وجود داره.
کیت گرینت استاد دانشگاه کسب و کار این دسته بندی مشکلات رو با یه مثال خیلی خوب توصیف کرده. یک مشکل رام مثل اینه که به بچه خودتون یاد بدید تو امتحان رانندگی قبول بشه، اما یه مشکل شرور ، والدین خوب بودن و والدین خوب موندن برای اون هاست. همونطور که مشخصه امروزه با مشکلات شرور دسته و پنجه نرم می کنیم که تعدادشونم کم نیست!
اغلب انسان ها و مسائل رابطه ای چز مشکلات شرور محسوب میشن. به این معنا که هیچ جواب صریح و مشخصی برای مسائلی مثل روابطه، انگیزه، انرژِی، تعهد که مدیران هر روزه با اون ها مواجه هستن وجود نداره . کوچینگ یه روش بهینه ست برای کارکردن در دنیای پیچیده و پر ازابهام امروزی و مواجهه با مشکلات شرور.
اینکه شما بعنوان یک انسان در حال حاضر با چه نوع مشکلی دست و پنجه نرم می کنید تشخیصش با شماست. همونطور که قبل تر گفته شد مشکلات رام که تکلیفشون مشخصه اما مشکلات شروری در حال حاضر دارید چه مسائلی هستن؟ این مسائل که می تونیم اسمشون رو مشکل هم نزاریم مسائلی هستن که شما رو محدود کردن و یا جلوی رشد بیشتر شما رو گرفتن و یا دسترسی های شما رو کم کرده باشن و یا هزارو یک موضوع دیگه تو زندگی هر فردی وجود داره. اینجا ما قرار از کوچینگ تحول استفاده کنیم برای کشف کردن، خلق کردن و در نهایت رهایی.
