چگونه شغل مورد علاقه خود را پیدا کنیم

شغل دلخواه من چیه؟چجوری شغل مورد علاقمو پیدا کنم؟چطور شغل آینده خودم رو پیدا کنم؟شغل مناسب من چیه؟من برای چه کاری ساخته شدم؟چطور علاقه شغلی خودم رو کشف کنم؟و … تمام این سوالات و سوالات مشابه اینها، سوالات چالش برانگیزی هستن که ذهن خیلی از افراد رو درگیر کرده. این سوالات می تونن شروع قصه های بزرگ ما باشن. قصه هایی از جنس “خواستن، یادگرفتن، بکارگرفتن،تلاش کردن و توانستن”.

ما در این مقاله اطلاعاتی که هر فردی که با چالش“چگونه شغل موردعلاقه خود را پیدا کنیم” مواجه هست و باید بدونه رو در اختیار شما بزاریم. البته با بیانی روان و ذکر مواردی مفید و کاربردی، که برحسب تحقیقات انجام شده دغدغه بسیاری از افراد بوده و هست ،این مقاله خدمت شما ارائه می شود.

“شغل مورد علاقه من چیست” فقط یک سوال ساده نیست! جواب این سوال به تنهایی می تونه کیفیت زندگی شما را تعیین کنه. زمانی که شما در حیطه مورد علاقه خودتون مشغول به کار بشید از انجام دادن اون احساس لذت می­کنید و برای یادگیری، اجرایی ایده‌های نو ،خلاقیت بخرج دادن و پیشرفت در اون بیشتر تلاش می­کنید.

از این رو کاملاً منطقی و قابل‌درک است که ندانیم باید سراغ چه کاری برویم. و در واقع اینکه متوجه شویم جواب این پرسش را نمی‌دانیم یکی از نشانه‌های مهم بلوغ است، به‌جای اینکه با این فکر آزارنده بر خودمان رنج‌های بسیار تحمیل کنیم که قاعدتاً باید جواب این سؤال را بدانیم.

(کتاب شغل موردعلاقه- الن دوباتن)

شغل مورد علاقه چه تاثیری در کیفیت زندگی ما داره؟

شغلی که مشغول به انجام دادن اون میشیم، می تونیم بگیم در اکثر مواقع تحت تأثیر شرایط مختلف قرار داره. شرایطی مثل شرایط اجتماعی، اقتصادی، ارزش های خانوادگی و حتی مذهب و مسائل معنوی.

در عصر حاضر زندگی شخصی و کاری ما، پیوند عجیب و جدانشدنی با هم دارن. بخش قابل توجه ای از کاراهای روزمره ما صرف ایجاد تغییر در زندگی از طریق کسب و کار میشه. تو این سفر یکی از مهم ترین مواردی که می تونه پتانسیل درونی شما رو برای داشتن عملکرد بهتر حفظ کنه و آرامش درونی براتون ایجاد کنه ، لذت بردن از این ‌که، کاری که انجام می‌دید باعث رضایت شما می‌شه و یا کیفیت زندگی خودتون و دیگران را بالا می‌ بره.

“آن شخصیت‌هایی که هنرمند یا کارآفرین می‌خوانیم، گذشته از دیگر دستاوردهایشان، کسانی اند که کمتر از دیگران برایشان اهمیت دارد که آیا وقتی به سراغ احساس‌ها و دریافت‌های کمتر شناخته شده اما عمیقاً پراهمیت خود می‌روند و بر مبنای آن‌ها کاری را کلید می‌زنند، از منظر دیگران مرموز و غریب به‌نظر برسند یا نه”

وقتی به انتخاب های خود ارزش می دیم و پای خواسته و دریافت های درونی خودمون می ایستیم به طور ناخوداگاه در جایگاه مناسبی از عزت نفس واعتماد به نفس ایستاده ایم که در نهایت بهبود کیفیت شرایط زندگی و شغلی ما رو در بر داره.

آیا شغل فعلی من همون شغل دلخواه منه؟

طبق تحقیقات «اسکات دلیزمور» سخنران TED هشتاد درصد مردم از شغل‌ شون راضی نیستن. اسکات این بررسی را با مطرح کردن یه سوال ساده انجام داد : «چرا مشغول این کاری؟» این سؤالی است که شما هم باید از خودتون بپرسید. جواب این سوال شما رو نسبت به جایگاه فعلی شغلیتون اگاه می کنه. در ادامه بعد از جواب دادن به سوال قبل از خودتون بپرسید: “مشغول چه کاری بودم شرایطم همونی بود که من می خواستم؟”

و اما سوال سوم : “علت اینکه بین شغل فعلی من و شغل دلخواه من فاصله ست چیه؟”

جواب دادن به این سوال ها مسیر رو برای ما شفاف می کنه. برای اینکه نسبت به این مسیر اگاه تر بشید مقاله کوچینگ شغلی رو از دست ندید و حتما مطالعه کنید.

بینش و بلوغ بسیاری می‌طلبد که این حقیقت را از یاد نبریم که هنگامی بیشترین خدمت را به دیگران می‌کنیم و بیشترین سهم را در جامعه خواهیم داشت که پرتخیل‌ترین و اصیل‌ترین جنبه‌های شخصیِ وجودمان را وارد شغلمان کنیم

(شغل موردعلاقه-آلن دوباتن)

موانع بیرونی و بازدارنده های درونی انتخاب شغل

1- چارچوب های شغلی خانواده

من این شغل رو دارم چون شغل خانوادگی ماست. مثلا من پزشک ام چون نسل ها شغل ما پزشکی بوده و من هم محبورم این زنجیره رو ادامه بدم.

2- خانواده هایی که فرزند رو وابسته خود می کنند

من اگر خانوادم نباشن ، اگر حمایت پدر و مادرم نباشه کاری نمی تونم انجام بدم. چون به دلیل وابستگی بیش از اندازه ، استقلال رو تجربه نکردم و نه تنها محدودیت های شخصی خودم بلکه محدودیت های افرادی که به اون ها وابسته هستم هم مانع انتخاب شغل مورد علاقه من میشه.

3- ترس از موفقیت

این مورد شاید یه مقدار عجیب باشه ولی همونطور که ترس از شکست وجود داره، ترس از موفقیت هم وجود داره. و همین مورد مانع قابل توجهی در انتخاب شغل و یا حتی ریسک کردن در افراد میشه.

4- اعتماد به نفس و ذهنیت

اینکه من مهارت دارم ولی به مهارت خودم اعتماد ندارم نشان از عدم وجود اعتمادبه نفسه. اغلب این افراد براین باور ذهنی هستن که من بلدم ولی خیلی از ادمای دیگه بیشتر از من بلدن،من جایی بین اون همه افراد کار بلد ندارم. مهارت من در مقابل اون افراد هیچه و… که همین ذهنیت و عدم اعتماد به نفس دلیل کافی برای عدم اقدام و انتخاب شغل مورد علاقه ست.

5- دام کمال گرایی

کمال گرایی از جمله گزینه های بسیار رایج در بین افراد است. و تقریبا از جمله ویژگی هایی است که افراد بعنوان ویژگی ازاردهنده ازش یاد می کنن. من حتما این 3تا مدرکو باید بگیرم ،فلان دوره رو حتما باید بگذرونم ، فلان قدر حساب پس انداز داشته باشم بعد میرم سراغ اون شغل وگرنه اصلا امکان نداره شروع کنم.

6- سندروم شیاد پنداری

طبق تعریف سندروم شیاد پنداری یا دغل کاری پدیده روانی است که در آن فرد موفق نمی‌تونه اعتبار موفقیت‌هاش را بپذیره. در این پدیده فرد تصور می‌کنه بر خلاف اون چیزی که شواهد بیرونی نشون میده، از روی لیاقت و یا تلاش پیروز نشده و در واقع شایستگی اون موفقیت را نداره و خیال می کنه که شخصی فریب‌کاره. فرد مبتلا به این سندروم، موفقیت خودش را در نتیجه شانس ، زمان‌بندی خوب، و یا فریب دیگران فرض می‌کنه و این موضوع که فردی باهوش یا تلاش‌گری هست رو بدفهمی دیگران فرض می‌کنه و از نظر روانی موفقیت رو از سمت خودش نمی‌پذیره. اگر دچار این سندروم هستین ، مقاله در این خصوص در اینده نزدیک در اختیار شما قرار می گیره که بنظرم اصلا از دستش ندید.

7- این اگر ایده خوبی بود به ذهن من نمی رسید

خیلی از افراد به خودشون و الهاماتی که بهشون میشه هیچ اعتمادی ندارن و از نظر این افراد ایده ای موفقه ، ایده ای عالیه، ایده ای قابلیت زقت گذاشتن داره که حتما یه ادم دیگه بگه .

یکی از مهم‌ترین نشانه‌های اینکه در مسیر شغلیِ درستی قرار داریم – که البته لاجرم نشانه‌ای پنهان محسوب می‌شود ــ این است که موفق‌تر از والدینمان باشیم. این اصلاً به معنای ناجوانمردی و سنگ‌دلی از جانب ما نیست، بلکه می‌تواند نشانه درستی باشد بر اینکه سراغ شغلی رفته‌ایم که برایمان ارزشمند و روحیه‌بخش است.

(شغل موردعلاقه-آلن دوباتن)

8- نیروی انگیزه بخش مرگ

اندیشیدن به مرگ نیرویی بی‌همتا دارد تا ما را از رخوت «ابدی» مان به در آورد و وادارمان کند ذهنمان را با جدیت معطوف به این مسئله کنیم که واقعاً می‌خواهیم در زندگی چه کنیم.(شغل مورعلاقع-آلن دوباتن)

تاثیر سن در پیدا کردن شغل

انسان‌ها باید به شغل مورد علاقه خود برسند و این مسأله هیچ ربطی به سن نداره. برای مثال یکی در سن ۱۵ سالگی دوست داره داور بشه و یکی دیگه تو سن ۳۰ سالگی علاقه داره رشته پزشکی رو شروع کنه به خوندن یکی هم مثل ساندرز مشاغل عجیب و متفاوتی را در زندگی خود امتحان کرد. تلاش اون برای افتتاح رستوران مرغ سوخاری در ۶۵سالگی شکست خورد؛ اما او دست از تلاش برنداشت. ساندرز با اعطای حق امتیاز مرغ سوخاری کنتاکی به شرکت‌های سرمایه‌گذار، باعث گسترش و پیشرفت رستوران‌های کنتاکی شد. اگر شما از اون دسته از ادم ها هستین که فکر می کنید سن شما مانع و محدویت شماست حتما، تاکید می کنم حتما زندگینامه افراد موفق رو مطالعه کنید و یا با یک کوچ حرفه ای صحبت کنید و شروع کنید با این چالش دست و پنجه نرم کردن. چرا که این مانع نباید قدرتمند تر از خواستن شما باشه که بتونه محدودتون کنه. پیشنهاد می کنم از خوندن مقاله مزایای کوچینگ غافل نشید.

5 نکته مهم برای پیدا کردن شغل موردعلاقه من

در انتخاب شغل باید به چه نکاتی توجه کنیم ؟ می‌خواهیم به شما پنج نکته رو معرفی کنم که در انتخاب شغل مورد علاقه بسیار مهم هستن و می‌تونن در ادامه مسیر شغلی برای شما موثر باشن:

نکته1: میزان خودشناسی نسبت به خودم

اولین مرحله از نظر ما شناخت خود شما از خودته. اگر شما ندونید دنبال چه چیزی هستید و شغل مورد علاقه شما چیه؟ پس کی می دونه؟ این که من نمیدونم شاید در نگاه اول طبیعی باشه. اینجا یکی از جاهایی که کوچینگ می تونه به دادمون برسه. چون این که ندونیم طبیعی ولی می تونیم کشفش کنیم که اگر من نمیدونم پس کی می دونه؟ و برای دونستنم به چی نیاز دارم؟ (لایف کوچینگ رو مطالعه کنید لطفا).

رشته‌ای در دانشگاه وجود نداره که به شما بگه به چه شغلی علاقه‌مند هستین. بنابراین من به شما یک کلید می‌دم که شاید بتونه در ادامه مسیر به شما دسترسی بده :

بعد از بیدار شدن از خواب اولین کاری که دوست دارید انجام بدید چه کاریه؟ بدون در نظر گرفتن پول و صرفاً با توجه به نقاط قوت خود و احساسی که در این زمینه دارید به این سؤال فکر کنید و جواب بدید. “پیداکردن و یاکشف شغل مورد علاقه من” به طرز عجیبی با میزان شناخت شما از خودتون بستگی داره. پس قبل از هر اقدامی سعی کنید خودتون را خوب بشناسید.

احتمالاً مردم در ستایش شما ترانه نمی‌سرایند؛ به قله‌ها دست نخواهید یافت؛ یک‌تنه جهان را دگرگون نخواهید کرد؛ بسیاری از خیال‌بافی‌های اولیه‌تان را در مورد کار و شغل کنار خواهید گذاشت. اما می‌دانید که با تعهد و کرامت کارتان را انجام می‌دهید و به شکلی خاموش، رشدیافته و بدون اینکه لزوماً برقی در چشمانتان بدرخشد حقیقتاً به‌قدر کافی عاشق کارتان هستید. و همین خودش دستاوردی بسیار عظیم است.

نکته 2: هم سو بودن ارزش های شغلی و زندگی شخصی

برای درک بهتر این نکته خوب به مثال زیر توجه کنید.

اقایی برای شغلی که داره ارزش هایی رو در نظر گرفته و یکی از این ارزش ها تلاش زیاده بطوری که قصد داره تا 12 شب مشغول انجام کار باشه تا بعد مدت زمانی که درنظر گرفته به هدفش برسه. و این درحالی که بودن در کنار خانواده و اختصاص دادن زمانی در انتهای روز ، برای بچه ها و همسر از ارزش های اون اقا در زندگی شخصیه. و همینطور که می بینید این دو ارزش به تنهایی نه تنها اسیب زننده نیستن بلکه کاملا ارزشمند هستن برای این فرد اماااا.امااا این دو ارزش در کنار هم به دلیل هم سو نبودن می تونن به مسیر زندگی آسیب بزنند و علاوه بر اون آشفتگی ذهنی به بار بیارن که تبعات سختی به همراه داشته باشه.

نکته3: میزان درس گرفتن من از تجربیاتم

یکی دیگر از ویژگی‌هایی که در انتخاب شغل به ما کمک می‌کند، تجربیات ماست. ما دائماً در حال یادگیری هستیم. کارهایی را تجربه می‌کنیم که اون‌ها رو دوست داریم یا از آن‌ها متنفریم.اما اینکه من قابلیت درس گرفتن از تجربیاتم رو دارم و یا از اون ها بعنوان یه مانع ذهنی استفاده می کنم دو تا مورد کاملا متفاوته که جنس ادامه مسیر رو برای شما تغییر می­ده.

برای مثال ده سال پیش من سفر هوایی بدی داشتم. و همین ترس باعث شده من دیگه از هواپیما بعنوان وسیله نقلیه استفاده نکنم.و این درحالی که کارم وابسته به سفر رفتنه! این ترس باعث ایجاد هزینه مالی و هزینه زمانی زیادی برای من شده. من بجای درس گرفتن از سفرم و انتخاب شرکت هواپیمایی مناسب ،چک کردن شرایط اب و هوایی برای سفر و استفاده از تراپی و یا کوچینگ برای برطرف کردن و یا پذیرش این ترس ، همون ترس رو مانع می کنم و کلی ضرر رو متحمل می شم. این جنس ترس ها و این جنس محدودیت ها در زندگی شخصی و تمامی کسب و کارها وجود داره و کسی از این قاعده مستثنی نیست. اما چیزی که افراد رو ترغیب به ادامه مسیر می کنه درس گرفتن از مساله بجای پاک کردن صورت مسالست!

نکته4: پیدا کردن موانع و چالش ها

اولین و مهم ترین قدم شروع کردنه!دست به اقدام زدن که باعث میشه تو مسیر رسیدن به هدف قرار بگیرید.وقتی در مسیر قرار دارید موانع و چالش ها رو شناسایی می کنید و از توانایی حل مساله استفاده می کنید تا از مانع عبور کنید. اینکه بتونید مانع رو تشخیص بدید و سنبت بهش آگاه باشید به تنهایی یه قدم بزرگی برای دست به انتخاب زدن.

از این رو کاملاً منطقی و قابل‌درک است که ندانیم باید سراغ چه کاری برویم. و در واقع اینکه متوجه شویم جواب این پرسش را نمی‌دانیم یکی از نشانه‌های مهم بلوغ است، به‌جای اینکه با این فکر آزارنده بر خودمان رنج‌های بسیار تحمیل کنیم که قاعدتاً باید جواب این سؤال را بدانیم.

نکته5: دریافت بازخورد

چرا کسی باید با بازخورد که ایده‌ی خوبیه مخالفت کنه؟ همه از بازخورد سود می‌برن. هم با عقل سلیم و هم تحقیقات میشه به این نتیجه رسید که بازخورد و فرصت‌های استفاده از اون به بهبود و پیشرفت فرد، گروه، کسب‌و‌کار، شرکت یا سازمان دریافت‌کننده‌ی اون کمک می‌کنه. هم‌چنین می‌تونه اطلاعات همراه با بازخورد را برای انجام تصمیم‌گیری‌های آگاهانه‌تر استفاده بشه و به ما کمک می‌کنه تا با دیگران ارتباط برقرار کنیم و ارتباطات خود را حفظ کنیم. و یکی از ابزارهای کوچ حرفه ای بازخورد موثر دادن هست که کمک عجیب و شگفت انگیزی در مسیر کوچینگ به مراجع می کند تا به جایگاه و هدف مطلوب خودش برسه.(مطالعه مقاله مزایا و دستاورهای کوچینگ بشدت توصیه میشه)

7 مساله غیرقابل چشم پوشی در انتخاب شغل مورد علاقه

اینکه تازه از دانشگاه فارغ التحصیل شدید و یا یه کارمند قراردادی هستید که به دنبال یپیدا کردن یک محل کار جدید و بادوام‌تر می‌گردید می‌تونه برای شما یه ذره ای استرس آور باشه.

در حقیقت یافتن شغل متناسب با سبک زندگی و نیازهای شما موضوعیه که باعث می‌شه نتونید به راحتی هر شغلی را برای کسب درآمد خودتون قبول کنید. پس اگر شما هم جزو اون دسته از آدم هایی هستید که دائما از خودتون می‌پرسید “شغل مورد علاقه من چیست” با مطالعه این بخش از مقاله تا حدودی می‌تونید به جواب مورد نظر خودتون برسید که در ادامه مسیر می تونه دسترسی خوبی به شما بده.

مورد1: مجموعه مهارت‌های خودتون رو مشخص کنید

بعضی از افراد برای یافتن شغل مورد علاقه شون فقط به دیدین عنوان شغلی که مناسب با اهداف اون هاست خودشون رو محدود می‌کنن. بهتره به جای این کار اول تمام مهارت هایی رو که دارید مشخص کنید. مجموعه مهارت‌هایی که در اون ها تخصص دارید و یا اینکه سعی کنید این مهارت‌ها روگسترش بدید. با انجام این کار می‌تونید مشغل هایی رو که به بهترین وجه ممکن با تجربیات و آموزه‌های شما مطابقت دارن رو شناسایی و بر اساس علاقه خودتون اقدام به انتخاب یکی از اون ها کنید. در این راه شناخت هدف کلید موفقیت شماست.

مورد2: از منابع آنلاین و وب سایت‌های شرکت‌ها استفاده کنید

این روزها به لطف اینترنت و وجود سایت هایی مختص کاریابی مثل جاب ویژن و یا جاب اینجا و… پیدا کردن شغل مورد نظر نسبت به گذشته راحت‌تر شده، چون شرکت‌ها با هرجامعه کارمندی دیگه با استفاده از وب‌سایت خودشون اقدام به تبلیغ فرصت‌های شغلیشون می کنن و همچنین وجود برنامه‌ها و سیستم عامل‌های جستجوی کار نیز می‌توانه به شما برای پافتن بهترین شغل کمک کنه.

وقتی از سایت ها و یا اپلیکشن های کاریابی استفاده می کنید خودتون رو صرفا به چیزی که می دونید محدود نکنید. استفاده از گزینه های پیشنهادی خود سیستم مثل «مشاغل مشابه» یا «مشاغل پیشنهادی» می تونه کمک کننده باشه.

مورد3 : بهترین گزینه‌ها را جستجو کنید

یعنی چی؟ یعنی اگر عاشقانه به دنبال پیدا کردن شغل موردعلاقه خودتون هستید بهتره تا جستجوی خودتون رو فقط محدود به موقعیت‌هایی کنید که متناسب با مجموعه مهارت و اهداف شغلی شما باشه. همچنین برای اینکه بتوانید نسبت به شغل مورد نظرتان اطمینان داشته باشید بهتره قبل از پذیرفتن اون موقعیت شغلی درباره زمینه‌های کاری آن شرکت تحقیق کنید تا بتونید اهداف و ارزش های اصلی اون رو درک کنید. داشتن اطلاعات در زمینه شرکت مورد نظر و جایگاه شغلی که شما متقاضی اون هستید، باعث میشه مصاحبه کاری با کیفیت تری داشته باشید.

مورد4: رزومه خود را متناسب با موقعیت شغلی مورد نظرتان تنظیم کنید

نکته مهم بعدی برای پیدا کردن شغل مورد علاقه اینه که حتی اگر به دنبال پیدا کردن شغلی هستید که همه مربوط به یک صنعته، باز هم مهمه که رزومه خودتون رو متناسب با اون شغل خاص که می‌خواید درخواست بدید تنظیم کنید. با این کار شما نسبت به رزومه‌هایی که بقیه رقیبای شما به شرکت ارائه می‌دن جلوتر هستید. پذیرش رزومه و قبول شدن برای مصاحبه نیاز به شکوندن شاخ قول نیست ، تفاوت تو یه چیزهای بسیار سادست که به ظاهر بی اهمیت هستن ولی همین نکات به ظاهر بی اهمیت در کنار هم می تونه نتیجه دلخواهتون رو رقم بزنه.نسبت بهشون بی توجه نباشید.

مورد5: برای مصاحبه کاری خود به بهترین نحو ممکن آماده بشید

قبل از مصاحبه ما به افراد جویای کار پیشنهاد می‌کنیم که سه کار زیر را انجام بدن:

در مرحله اول باید درباره شرکتی که می‌خواید در اون مشغول به کار بشید یه مقدار تحقیق کنید.

در مرجله دوم سؤالات سخت و رایج در مصاحبه‌ها رو مطالعه کنید .

درمورد خودتون، علایقتون و کلا شناخت خودتون در زندگی شخصی و محیط کار با خودتون شفاف باشید.

اینکه چرا اون شرکت رو انتخاب کردید تا رزومه خودتون رو ارسال کنید بدونید و فرد مصاحبه کننده رو در جریان جریان این چرایی قرار بدید.

در مرحله اخر به این سوال جواب بدید “چرا شرکت/سازمان/کارفرما یا.. باید شما رو استخدام کنه؟”

هرچقدر که جواب این سوال ریشه دار تر و محکم تر باشه می تونه تاثیر عجیبی در موفقیت شما داشته باشه.ساده از کنار این سوال نگذرید.

مورد6:شبکه سازی رو در هر شرایطی فراموش نکنید

اگر از خودتون می‌پرسید که “شغل مورد علاقه من چیه؟” و چطور باید بهش برسم باید بگم که افزایش حلقه و تعداد آشنایان گزینه بعدیه که شما به واسطه اون ممکنه بتونید به شغل رویایی خودتون دست پیدا کنید.

همانطور که می‌دونید پیدا کردن شغل رویایی کار ساده ای نیست، بنابراین شما با گفت و گو با دوستان همکاران و اعضای خانواده که حلقه آشنایان شما بحساب میان ممکنه تا حدودی سرعت رسیدن به این خواسته‌تون رو زیاد کنید، چون گزارشات نشون داده که ۳۵ درصد از افراد تونستن از طریق خانواده و دوستان مشترکشون شغل رویایی خودشون رو پیدا کنند.

مورد7: خودتون رو باور داشته باشید

اینکه خودتون رو باور داشته باشید و از لحاظ ذهنی خودتون رو لایق شغل مورد نظرتون بدونید یه اصل کاربردی انکار ناپذیره. اینکه با بهترین رزومه وارد شرکت بشید ولی خودتون رو لایق اون شرکت یا اون پوزیشن کاری یا اون حقوق ندونید اون استخدام هیچ وقت اتفاق نمی افته.

مثل اینکه با یه رزومه عالی، برای مصاحبه وارد شرکت بشید ولی به خودتون بگید من کجا اینجا کجا! یا محاله منو قبول کنن یا امثال این جملات. خب با این حال وقتی شما خودتون رو لایق اون شرکت،اون سمت، اون شغل نمی دونید اون ها چرا باید شما رو لایق بدونن؟

ریشه میان‌مایگی این است که بیشتر از کارها و حرف‌های عموم مردم پیروی کنیم تا افکار و احساساتی که در ذهن خودمان (درست زیر سطح) در گردش هستند

(شغل موردعلاقه-الن دوباتن)

5 سوال کلیدی برای کشف شغل مناسب

کوچینگ یک مسیر سوال محور یا به زبون ساده تر مهارت پرسشگریه که از طریق پرسیدن سوال قدرتمند در زمان مناسب کشف رو رقم میزنه. سوال قدرتمند پرسیدن نیاز به مهارت شنیدن فعال داره.به این ترتیب شنیدن خوب و پرسیدن سوال قدرتمند باعث ایجاد بازخورد قدرتمند میشه که همه اینا در مقاله معرفی کوچینگ کامل توضیح داده شده. بنابراین در اینجا با ماهیت پرسشگری مقاله رو خاتمه می دیم به امید اینکه با خود کوچینگی کشفی برای شما اتفاق بیفته. و تو این مسیر دسترسی به شما بده.

سوال1: آرزو‌های کودکی شما چه چیز‌هایی بودن؟

اینکه ارزوهای دوران کودکی شما چی بوده و الان تو چه مرحله ای هستید و علت دور بودن شما از اون شرایط چیه می تونه دسترسی خوبی برای شما ایجاد کنه. چرا که در دوران کودکی بعنوان فردی بودید که هیچ محدود ذهنی نداشتید، عادت های مخرب نداشتید ، ترس ها و باورهای محدود کننده در شما شکل نگرفته بود و انتخابی ازاد داشتید برخلاف انتخاب های حال حاضر زندگی.

سوال2: چقدر خودتون رو می شناسید؟

شناخت خود هم در انتخاب هدف و معرفی خودتون به شما کمک شایانی می کنه و هم این ندا رو به فرد مصاحبه کننده می ده که شما نسبت به نقاط قوت و نقاط ضعف خود اگاهید و در جهت بهبود در تلاشید.

سوال3: ارزش‌های شخصی شما شفاف هستن؟

همونطور که کمی قبل تر اشاره شد یکی اط نکاتی که در “چگونه شغل مورد علاقه خود را انتخاب کنیم” باید توجه کنیم هم راستا بودن ارزش های شغلی با ارزش های شخصیه. شناسخت ارزش ها مسیر رو برای شما ساده تر می کنه و شما رو از سردرگمی نجات می ده.

سوال4: نتایج تست‌های شخصیت‌شناسی شما چطوره؟

استفاده از تست MBTI و ترسیم چرخه زندگی و یا تست های شخصیت شناسی به شما کمک می کنه تا تصمیم آگاهانه تری بگیرید.

سوال 5: به دانسته های خودم بسنده کردم و یا همچنان به کسب مهارت و حرفه ای تر شدن ادامه میدم؟

همیشه در همه زمینه ها جمله “من بلدم” یا ” من می دونم” مخرب تزین جمله بوده برای افرادی که مشتاق رشد و پیشرفت هستن. چون این دو جمله بنیاد و اساس محدودیت هستن و اصولا این افراد از جمله افرادی هستند که هیچ وقت مخاطب کوچینگ نیستن.

به پایان امد این دفتر ولی در بازه زمانی کوتاه تمامی مقالات این سایت به روز رسانی میشه تا اطلاعات مفید و به روز در اختیارشما قرار بگیره به امید اینکه در خدمت شما باشه.

انتخاب شغل مورد علاقه می‌تونه به زندگی شما جون تازه بده و لحظه‌های کار کردنتون رو به تجربه‌هایی دوست‌داشتنی و لذت‌بخش تبدیل کنه. پیشنهاد می شه درباره کوچینگ شغلی بخونید.

موانع امروزی، دیگر فقدان آموزش یا عدم امکانِ اطلاع یافتن از فرصت‌ها نیست: بلکه مانع اصلی این است که نمی‌توانیم به تحلیل دقیقی از قابلیت‌هایمان دست یابیم و برای پرورش این قابلیت‌ها نیز به‌درستی راهنمایی نمی‌شویم.

(شغل موردعلاقه-الن دوباتن)