مراحل راه اندازی کسب و کار

خیلی از افراد هستن که وقتی میان برای شروع دوره کوچینگ این مایندست رو دارن که من ادم استخدام نیستم. به هزار و یک دلیل از جمله اینکه اهداف بزرگی تو زندگی دارم که با کارمند بودن محقق نمیشه.

همیشه این نکته رو آویز گوشمون کنیم که “اگر به چیزی که می خوای نمی رسی ، چیزی وجود داره که نمیدونی”. اما مخاطب این مقاله چه افرادی هستن؟

سه دسته از افراد وجود دارند:

1. نمیدونم که نمیدونم 2) میدونم که نمیدونم 3) میدونم که میدونم

این مقاله بیزنس ترند مختص دسته اول و دوم افراد است و دسته سوم مخاطب ما نیستن. پس اگر معتقدید که نیاز به یادگیری همیشه وجود داره و درخودتون این نیاز رو حس می کنید با من همراه باشید.

بنظر شما بهترین راه برنده شدن در یک بازی چیه؟ بله، بهترین راه برنده شدن در یک بازی اینه که قواعد بازی رو خودت تعیین کنی و این امکان وجود داشته باشه که اون ها رو هر جا که لازم بود تغییر بدی. بنابراین با این مایندست میریم سراغ اصل اول.

اصل اول : صاحب کسب و کار خود باشید

بهتر به این موضوع دقت کنیم که اگر میخوایم کسب و کاری رو شروع کنیم از این موضوع غافل نشیم که شغل به دو دسته تقسیم میشه و هر شغل تبعات خودش رو داره. پ با نگاهی باز به این موضوع نگاه کنیم و انتخاب کنیم.

• شغل با امنیت بیشتر ریسک کمتر حقوق ثابت
• شغل با امنیت کمتر ریسک بیشتر درآمد بالاتر

یادمون باشه که شغل کم ریسک و حقوق ثابت با درامد بیش از حد داشتن با هم سازگار نیستن پس در ابتدا هدف از راه اندازی کسب و کار رو برای خودتون شفاف کنید. و بدونیم که در کسب و کار قرار نیست یک شبه ره صدساله رو طی کنبد. چرا؟

چون از هر صد کسب وکار که راه اندازی میشه بعد از یکسال 20 تا از اون ها باقی می مونه، بعد از دو سال 5 تا از اون ها و بعد از سه سال یدونه از کسب و کارها موفق میشه. و تمام این موفق نشدن ها یا شکست خوردن ها یا هرچیزی که شما اسمش رو میزارید بی علت نیست و اولین ، مهم ترین دلیلش نبود آگاهیه. چون خیلی از افراد میگن ما از صبح تا بوق سگ داریم کار می کنیم ولی تهش هیچی! یا من یکسال خودمو کشتم به هیچ جا نرسیدم. یا من تو کار خودم بی نظیرم کسی به پای من نمیرسه یا … ولی همه این موارد برمیگرده به این موضوع که ما برای راه اندازی بیزینس خودمون نیاز به کسب + کار داریم. یعنی چی؟ یعنی این که من ادم کار بلدی هستم و تو کارم حرفه ای هستم به تنهایی دلیل مناسبی برای اینکه برم سراغ راه اندازی بیزینس خودم نیست! یه چرخ دیگه ای که در کنار چرخ کار کردن باید بچرخه ، چرخ کسبه! بله ، آگاهی از کسب و یادگیری کسب.

اصل دوم: تمرکز

وقتی من کارمندم و همزمان کار دیگه ای رو برای خودم استارت میزنم ، باید به این نکته توجه کنم تمرکز من کجاست؟ نمی خوایم بگیم این موضوع خوب و یا بد . فقط نگاه بندازید که اگر شما صد خودتون رو تو هر کدوم از این موارد بزارید می تونید چه تغییری در بلند مدت و کوتاه مدت ایجاد کنید؟! افراد ثروتمند سرمایه گذاری های متفاوتی دارند اما اما بعد از به سرمایه رسید از کار اول که حسابی تمرکز داشتن نه همزمان چند تا هندونه برداشتن!!! کسی که به سراغ راه اندازی کسب و کار میره قرار از جریان درامدی فعال برسه به جریان درامدی غیرفعال. و به نتیجه رسیدن در هر کسب و کاری بدون داشتن تمرکز نمیگم نمیشه ولی اصلااا اسون نیست!

اصل سوم : علاقه + مهارت + نیاز بازار

اینکه در یک کاری صرفا عشق و علاقه داشته باشیم کافیه؟ قطعا نه. عضق و علاقه شرط لازم موفقیت در کاره.

اما برای اینکه بفهمیم به چه کاری عشق و علاقه داریم، شاید جواب دادن به سه تا سوال زیر می تونه به ما دسترسی بده:

1. در انجام چه کاری متوجه گذر زمان نمی شی؟
2. در انجام چه کاری تخصص داری و همه از شما تعریف می کنن؟
3. انجام دادن چه کاری برای شما سادست ولی برای دیگران انجام دادن همون کار اسون نیست؟

حالا چنانچه تا اینجا متوجه عشق و علاقه خودتون در زمینه کسب و کار شدید، ببینید این علاقه و مهارت نیاز بازار هست؟ برای مثال شخصی تو کار تعمیر ماشین فقط پیکان عالیه و تبحر داره ولی چقدر تعمیر ماشین اونم صرفا پیکان نیاز بازاره؟

همین ادم ، صرفا بخاطر علاقه بدون توجه به نیاز بازار میاد کسب و کار راه میندازه به نتیجه دلخواهش نمیرسه میگه کی گفته دنبال عشق و علاقت باید بری؟ عشق و علاقه فایده ای نداره! پس همه این موارد کنار هم که خروجی داره. همونطور که در بوم کسب و کار هم گفتیم یکی از مهم ترین بخش ها و حتی اولین بخش مورد بررسی برای تهیه نقشه راه مشخص و شفاف شدن بخش بندی مشتریه! اگر برای کسب و کار من که تخصص دارم ، علاقه دارم مشتری وجود نداشته باشه چه فایده ای داره؟!!

اصل چهارم : شما ریشه موفقیت خودتون هستید

تفاوت بین بیزینس موفق و بیزینس نا موفق در افرادیه که اون بیزینس رو اداره می کنن.چرا؟

چون افرادی که رفتار و عادات و باورهای ناکارامد رو تشخیص میدن و اون ها رو با رفتارها و باورهای کارامد تغییر میدن نتیجه متفاوتی رو دریافت میکنند. و بتبع این افراد یا زمان زیادی رو روی خودشون کارکردن و یا از ابزار ها و افراد کارامد استفاده می کنند.

از بین تمام عادات سه عادت هست که میشه از اون ها بعنوان عادات ریشه ای نام برد که به هرشخصی در هر جایگاهی دسترسی میده: عمل گرایی/ مثبت نگری/ مسئولیت پذیری

و البته که ایجاد عادت های کارامد و جایگزین کردنشون با عادت های ناکارامد کار اسونی نیست ولی ممکنه.

مثلا بعنوان قدم اول برای ایجاد عمل گرایی میتونید وقتی تصمیم به انجام کاری میگیرید همون لحظه انجام بدید. یا برای انجام دادن کارها ددلاین تعیین کنید.

در مورد مثبت نگر بودن درمورد جملات انگیزشی و زرد صحبت نمی کنیم فقط کافیه بعنوان قدم اول حواسمون به ورودی هامون باشه. چی میشنویم، چی میبینیم، چی گوش میدیم. و در ادامه مراقب خروجی هم باشیم(قدرت کلام)

در رابطه با مسئولیت پذیری در قدم اول می تونید انگشت اشاره رو از سمت افراد دیگه بردارید. غر نزنید. بدون بهانه اوردن اشتباه خودتون رو بپذیرید.

اصل پنجم: در کسب و کار بهترین خودت باش

همونطور که قبل تر هم اشاره کردم تمام کسب و کار مربوط به کاسبی و کار کردن نیست و بخش قابل توجهی از این مساله رو مهارت کسب به خودش اختصاص داده. اما برای بهترین خود بودن نیاز به کسب آگاهی و آموزش دارید. مالکوم گلدول میگه: تمام ادم های موفق برای متخصص شدن در کار خود 10000هزار ساعت اموزش و تمرین نیاز دارن. در مسیر کسب و کارتون از اموزش دیدن غافل نشید چرا که وجه تمایز شما در کسب و کار نسبت به رقبا میزان آگاهی شماست.

قبل تر اشاره کردیم که هدف از راه اندازی کسب و کار تبدیل درامد فعال به درامد غیرفعال است. اما برای به ثروت رسیدن باید این سه تا المان رو توامان در خودتون داشته باشید

1. ساختن ذهن ثروت ساز
2. کسب مهارت ثروت ساز (علاقه + مهارت+ نیاز بازار)
3. انجام فعالیت ثروت ساز

ایجاد یک ذهنیت ثروت ساز در قدم اول با تغییر باورها و شناخت عادت های مخرب و محدود کننده اتفاق میفته و چون خود فرد درون گود مساله خودش قرار داره به تمام زوایای موضوع و مسیر خودش اشراف نداره . بنابراین وجود یک کوچ که بدون قضاوت مارو بشنوه و به ما بازخورد بده تا به جایگاه مطلوبمون برسیم کم ترین کاری که می تونیم انجام بدیم. دونستن این موارد به ظاهر ساده ولی مهم رو به همه افراد در هر قشر و سنی توصیه می کنم. چرا که دستیابی به هرکدوم از این موارد راه و روش مخصوص به خودش رو داره . ممکنه اسون نباشه ولی غیرممکن نیست. و چیزی که ما نسبت بهش اگاه نباشیم اون ما رو اداره میکنه و وقتی که ما نسبت بهش اگاه میشیم ما اون رو کنترل می کنیم و دیگه مثل روز اول جونمونو نمی گیره. به همین خاطر در حوزه سازمانی کوچینگ سازمانی، در حوزه توسعه فردی لایف کوچینگ و در حوزه کسب و کار بیزینس کوچینگ از کاربردی ترین دسترسی هایی هست که برای رشد و توسعه مورد استفاده قرار میگیره.

اگر احساس کردید در این مسیر سوالی پیش اومده که نیاز به همراهی و همفکری دارید از طریق لینک زیر می تونید با بیزنس ترند در تماس باشید. بعد از ثبت نام در اسرع وقت با شما تماس می گیریم.