چه اتفاقی می افته که محصولات و خدمات شما بدون برگزاری کمپین فروش و تبلیغات گسترده و کلی تلاش به مرحله ی فروش می رسه؟ چه اتفاقی می افته که محصولات و خدمات شما از طریق تبلیغ دهان به دهان فروش زیادی داره؟
رؤیای هر کسبوکاری اینه که روزی به این مرحله برسه. مرحلهای که بخشی از بازاریابی محصولات و یا خدماتش توسط مردم انجام بشه و دیگه تمام هزینههایشون رو صرف ترغیب مشتری به خرید نکنند. در این صورت، وقت و هزینۀ بیشتری برای تمرکز روی بخشهای دیگه بوجود میاد.
برای تحقق این رؤیا، باید برند و محصولتون، ملکۀ ذهن مخاطبین شما بشه و به جایگاهی ثابت در بین اون ها برسه. این کار تنها با استراتژی برندینگ و ساخت برند ممکنه. اگر می خواید بدونید برند چیه؟
بزارید یک بار برای همیشه موضوع برند چیست؟ رو با هم بررسی کنیم و ببینیم اینکه اینقدر همه افراد حرفه ای میگن برند مهمه، منظور چیه؟ وقتی که ما درمورد برند صحبت میکنیم دقیقا در مورد چه چیزی داریم حرف میزنیم؟
برند چیست؟
تعریف برند اونطوری که بنظر میرسه ساده نیست و تو یه لوگو و یا رنگ و اسم خلاصه نمیشه. برندینگ یا برندسازی به تمام اقداماتی گفته میشه که کسبوکارها انجام میدن تا یه تصویر برجسته از محصول، خدمت و مجموعۀ خود در ذهن مخاطب بسازند.
اگر بخوایم به زبان ساده در مورد برند صحبت کنیم میتونیم بگیم که برند در اصل هویت یک کسب و کاره که شامل موارد زیادی میشه، مثل باورها و ارزش ها و اهداف اون کسب و کاره و میتونه اون ها رو بهبود بخششه یا اینکه اون ها رو تضعیف کنه. در یک کلام اگر بخوایم برند رو تعریف کنیم به نظر من برند هر کسب و کار مساوی با هویت اون کسب و کار.
بر اساس تعریف دبی میلمن از برند، یک برند در واقع دیدگاههای منحصر به فردیه که یک کسب و کار رو از سایر رقبا “متمایز” میکنه و این تمایز به صورت “عمدی” و با برنامه ریزی قبلی انجام میگیره.
برند رو در اشکال مختلفی میشه پیدا کرد. برای مثال گاهی اوقات رنگ سازمان میتونه نشان گر برند باشه یا یک شعار میتونه یادآور برند یک کسب و کار باشه. البته فراموش نکنید که هر یک از این موارد به تنهایی نمیتونه به عنوان یک برند در نظر گرفته بشه.
حالا که متوجه شدیم برند چیه، بریم سراغ این که چرا اصلا برند سازی مهمه؟
چرا برندسازی مهمه؟
ایجاد یک برند تجاری مزایای بی شماری رو ارائه می ده، چه برای یک شرکت و چه برای یک فرد یا محصول. برند تجاری موفق منجر به تأثیرات زیادی می شه. اما این به چه معنیه؟ شرکتی که بتونه پیام خودش رو منتقل کنه تواناییه این رو داره که در ذهن مشتری احساسات رو به جریان بندازه. مصرف کننده ها روابط منحصر به فردی با این شرکت ها برقرار می کنند و به شرکت ها اجازه می دن که از اعتماد آنها برای فروش محصولات استفاده کنند.
برندسازی به شرکت ها کمک می کنه تا اعتماد و اعتبار ایجاد کنند. به هر حال، مردم تمایل بیشتری دارند که از مارک های تجاری یا برندهایی که می شناسند و به اون ها اعتماد دارند، خرید کنند. همین موضوع باعث میشه کسب و کارها در رقابت خود با برند های دیگه برتری داشته باشند.
مصرف کنندها به برند هایی که می شناسند و به اون ها اعتماد دارند وفادار می مونند، بنابراین موقع عرضه محصولات جدید، حتی اگر گرون تر هم باشند، تمایل بیشتری برای خرید اون ها از خودشون نشون می دن.
بیایید از برند apple به عنوان مثال استفاده کنیم. این شرکت یک پایگاه مشتری بسیار وفادار ایجاد کرده که به دلیل وفاداری به نام تجاری، مایله که از برچسب قیمت مربوط به iMac ، MacBook ، iPad یا iPhone چشم پوشی کنه. بسیاری از مشتریان فعلی تمایل دارند تا محصولات جدید این برند رو به محض ورود به بازار تهیه کنند حتی فارغ از توجه به قیمت، کارایی و خدماتی که ارائه میده.
مراحل ساخت برند/چگونه یک برند بسازیم؟
چگونه یک برند بسازیم؟ شاید در بین غولهای تجاری مطرح دنیا، جمله «ایجاد برند» یه مقدار ترسناک باشه و این سوال براتون بوجود بیادکه چطور برند خاص بسازم که مردم اون رو دوست داشته باشند؟ آیا امکان پذیره؟
مطمئن باشید برندهای مطرح دنیا هم از همون اول مطرح نبودن. ساختن برند مطرح و موفق، پروسهای زمانبره که صبر و تلاش مداوم رو میطلبه. بنابراین برای اینکه بدونید چطور یه برند بسازید که به یاد ماندنی و موفق باشه باید مراحل زیر رو در رابطه با کسب و کار خودتون مورد بررسی قرار بدید.
همونطور که در ابتدای مقاله اشاره کردم برند مساوی با هویت بیزینس شما. در اینجا 13 مرحله به دقت بررسی شده در اختیار شما قرار گرفته که می تونه مرجع کاملی باشه برای برند سازی شما.
مرحله1) تحقیق در مورد رقبا
در مرحله اول باید به طور کامل در مورد همه چیز تحقیق کنید این تحقیق کردن از اهمیت زیادی برخورداره چون شما در حالت کلی باید بدونید که مشتریان شما چه کسانی هستند ؟ مشتری های حال حاضر شما چه کسانی هستند و چه کسانی پتانسیل اون رو دارن که به مشتری های شما تبدیل بشن؟( بخش بندی مشتری-ستون اول-بوم کسب و کار)
شما نه تنها باید مشتری های خودتون رو تحلیل کنید بلکه باید تمام رقیب های خودتون رو هم بشناسید. چون شما نمیتونید بدون در نظر گرفتن رقیب هایی که دارید شروع به تولید یک برند جدید کنید چون همونطور که شما برای ساخت یک برند جدید تلاش میکنید اون ها هم برای بقای برند خودشون تلاش میکنند پس ضروریه تحقیقات لازم رو انجام بدید.
در این مرحله پرسیدن یه سری از سوالات می تونه دسترسی خوبی به شما بده و این مسیر و هموارتر کنه. برای مثال:
- کدوم شرکتها رقیب اصلی شما به حساب میان؟
- چه موفقیتها و شکستهایی داشتن؟
- محصولات اون ها چه ویژگیهایی داره؟
- مشتریان و کاربران وب، چه چیزهایی دربارۀ اون ها میگن؟
- از چه کانالهای آفلاین و آنلاینی برای بازاریابی خودشون استفاده میکنند؟
- از تحلیل جدول SWOT کسب و کار خوتون غافل نشید!!!
مرحله2) انتخاب نام برند
کلمات قدرت عجیبی دارند. و هر کلمه قدرت این رو داره که در ذهن مخاطب تاثیر بزاره. کلماتی قدرتمندند که هر روز اون ها رو تکرار میکنید! و برندی که ورد زبان ها باشه ،ملکه ذهن می شه.
هر چقدر نام برندتون ساده تر و کوتاه تر باشه ماندگاری اون تو ذهن هم بیشتره. انتخاب اسم مناسب کار سادهای نیست. شما باید مطمئن بشید که اسم شما راحت تو ذهن مخاطب می مونه و البته که قبلا مورد استفاده قرار نگرفته باشه. اینو بدونید که اسم برند میتونه بهصورت خود ساخته، توصیفی، ترکیبی، استعاری و مخفف باشه. البته برنامه ساخت برند مانند shopify هم میتونه تو ساخت برند به شما کمک کنه.
مرحله3) مشخص کردن هدف برند
هر برند موفقی یک هدف قدرتمند و متمرکز داره. این هدف همیشه مبنای تلاشها و فعالیتهای کسبوکار قرار میگیره، اجازه نمیده از مسیر خارج بشید و در نگرش مشتریان، کارمندان و بازار نسبت به شما تأثیر میزاره.
اگر برای تعیین هدف خودتون سردرگم هستید، توصیه می کنم مبحث دایرۀ طلایی سیمون سینک (Simon Sinek) رو مطالعه و استفاده کنید. بطور خلاصه اگر بخوایم اشاره کنیم می تونیم بگیم دایره طلایی میگه سه شما باید جواب سه سوال زیر رو بدونید تا هدفمند جلو برید:
1- چه چیزی (What)؟
محصول یا کسبوکار شما چه ویژگیهایی دارد؟ و چه ارزشی به مشتری ارائه میدهد؟
2- چگونه (How)؟
چگونه میتوانید متفاوت از رقبا باشید؟ مزیت رقابتی و نقطۀ تمایز شما نسبت به آنها چیست؟ و چرا باید مردم به شما توجه کنند؟
3- چرا (Why)؟
چرا این مجموعه شکل گرفته است؟ و میخواهد چه مشکلی را حل کند؟
جواب دادن به این سوالات دسترسی عجیبی به شما می ده. سعی کنید زمان مناسبی رو برای جواب دادن به این سوالات اختصاص بدید.
(بوم کسب و کار و مبحث طراحی ارزش پیشنهادی برای تکمیل این مبحث بشکل کامل و تخصصی پیشنهاد می شود.)
مرحله4) طراحی چشم انداز و ماموریت خود
داشتن یک چشمانداز و مأموریت مشخص برمبنای ارزش ها به شما کمک میکنه تصمیمهای مناسب تری بگیرید و فرایندهای هدفمندتر و مؤثرتری تعریف کنید. شاید بپرسید چشم انداز چیه؟ یا ماموریت چیه؟ در ادامه بهشون اشاره می کنم
چشمانداز (Vision):
در چشمانداز هدف بلندمدت، رؤیا یا آینده ی ایده آلی رو تعریف میکنید که میخواید روزی به اون برسید. این هدف میتونه آرمانی و احساسی باشه. برای مثال، دیزنیلند چشمانداز خودش رو اینطوری تعریف کرده:
همۀ مردم خوشحال باشند
چشمانداز نه تنها به صاحب کسب و کار بلکه به کارمندهای شما برای تلاش بیشتر و عملکرد بهتر انگیزه میدهدو اون ها رو نسبت به کارشون متعهد تر می کنه.
مأموریت (Mission):
مأموریت به کارهای در حال انجام شما گفته میشه و باید در نهایت، شما رو به چشماندازتون برسونه. به عبارتی، مأموریت مشخص میکنه چگونه و با انجام چه کارهایی به چشمانداز خودتون میرسید.
باز هم برگردیم به دیزنیلند؛ مأموریت این کمپانی «سرگرمکردن، آگاهساختن و الهامبخشی به مردم سراسر جهان با قدرت داستانسرایی، خلاقیت و فناوریهای نو» تعریف شده. مأموریت این مجموعه رو میشه در محصولات، خدمات و تبلیغات اون ها بهوضوح دید و همۀ اون ها به چشمانداز دیزنی لند، یعنی خوشحالکردن مخاطب ختم میشه.
مرحله5) خلق هویت شخصی برند
حالا نوبت اون رسیده که در مورد هرچیزی که دوست دارید برند شما باشه رؤیاپردازی کنید. بیایید دوباره به مفهوم برند از نگاه دبی میلمن برگردیم. ما می دونیم که یک برند یا همون هویت یا همون تمایز عمدی نمیتونه در همه شرایط برای کاربران جذاب باشه. در حقیقت، گاهی اوقات ممکنه این تمایز باعث از دست رفتن مشتریان و جامعه مخاطبین هم بشه.
برندسازی خوب و حرفه ای چیزیه که یک کسب و کار رو از بقیه جدا میکنه و این امر نیازمند اینه که شما ویژگی منحصر به فردی داشته باشید که برای مردم به خوبی قابل تشخیص و جذاب باشه. یک روش کارآمد برای پیدا کردن ویژگی منحصر به فردی که کاربران هم به اون علاقه داشته باشن، تهیه لیستی از صفتهاییه که شخصیت شرکت و کسب و کار شما رو توصیف میکنه. برای این کار بهتره که کسب و کار و شرکت خودتون رو مثل یک فرد تصور کنید.
- اگر کسب و کار شما یک فرد بود چه ویژگیهایی داشت؟
- این فرد با کلاس و کلاسیکه یا به روز و طرفدار مد؟
- قابل اعتماد و بالغه یا جوون و پیش رو؟
- چه ویژگی هایی از این فرد اون رو متمایز می کنه؟
- چه چیزی باعث میشه که بخواید اون فرد رو داشته باشید و از دست ندید؟
مرحله6) طراحی یک شعار جذاب
علاوه بر انتخاب یه اسم برند مناسب، تلاش کنید یک شعار جذاب نیز برای کسب و کار خودتون انتخاب کنید که همه چیز رو در مورد برند شما بازگو کنه. این شعار باید با استفاده از حداقل کلمات و با تکیه بر روح و ارزشهای برند شما ساخته بشه. در عین حال، باید جذاب، تاثیرگذار و به یادموندنی هم باشه. اگرچه همه کسب و کارها دارای شعار نیستند؛ اما شعار به عنوان یک جز کوچیک از برند شما، به مردم کمک میکنه تا با کسب و کار شما ارتباط بهتری برقرار کنند.
یه شعار میتونه در همه جا، از کارت ویزیتهای شرکت گرفته تا حتی بیو اینستاگرام، مورد استفاده قرار بگیره. زمانی که در حال ساختن یک شعار هستید، به نمونههایی از شعارهای جذاب و موفق دقت کنید.برای مثال:
توجه کنید که چطور این شعارهای به یاد ماندنی یک هویت مشخص رو داخل چند کلمه کوتاه به تصویر میکشن!!
مرحله7) طراحی لوگو برند
با اینکه فرآیند ساخت برند از اجزائ متفاوتی تشکیل شده اما میشه گفت که لوگو قلب فرآیند ساخت برند رو تشکیل می ده. یک لوگو معمولاً اولین و برجستهترین عنصر کسب و کار شماست که به دنیا عرضه میشه و میتونه به شکل گستردهای روی نحوه شناخت مردم از روی برند شما تأثیر بزاره.
برای اینکه بدونید چطور یه لوگو طراحی کنید، اول باید برید سراغ بهترین لوگوهای دنیا تا از اون ها ایده بگیرید.
برای مثال در هم آمیختن حرف C در لوگو کمپانی مد و فشن Chanel یا آرم کمپانی Disney که در واقع همان امضای والت دیزنیه. توجه کنید که تعداد زیادی از این لوگوهای معروف در خودشون به صورت مستقیم به کسب و کار برند اشارهای ندارند.
اینکه بتونید هویت و شخصیت برند خودتون رو بدون اشاره مستقیم به محصولات خودتون داخل لوگو نشون بدید نکته طلاییه! که در لوگوی خیلی از شرکتهای بزرگ دیده میشه. برای ساخت لوگو رایگان ابزارهای زیادی وجود داره که به شما اجازه میده تا در کمترین زمان و بدون دانش طراحی زیاد ، یک لوگو مرتبط و زیبا با کسب و کار خودتون رو طراحی کنید.
وقتی لوگو طراحی می کنید به این نکته توجه کنید که در آینده میخواید از این لوگو روی تمام داراییها و اجزای برند خودتون استفاده کنید. بنابراین لوگو باید قابلیت مقیاس پذیری داشته باشه تا بتونه در کوچکترین سطوح تا بزرگترین سطوح به یک اندازه قابل شناسایی باشه.
همچنین میتونید لوگوهای انعطاف پذیر طراحی کنید. انعطاف پذیر بودن یعنی لوگو هم به صورت آیکون و هم به صورت متنی قابل استفاده باشه تا بتونید در سطوح مختلف از گزینههای مناسبتر استفاده کنید. لوگو پوما و لاکوست نمونههایی از لوگوهای انعطاف پذیر هستند. اکثر ما زمانی که نام پوما و لاکوست رو میشنویم به یاد آیکون پلنگ پوما و تمساح لاکوست می افتیم. اما در واقع لوگوی اصلی این شرکتها ترکیبی از آیکونهای حیوانات و متنهای Puma و Lacoste هستند.
انعطاف پذیر بودن این لوگوها به این شرکتها اجازه میده که در مواردی به صورت آزادانه تنها از متن لوگو یا از آیکون لوگوی خودشون استفاده کنند.
مرحله8) خلق صدا و لحن برند
صدا و لحن برند نحوۀ ارتباط شما با مشتری خودتون رو مشخص می کنه. صدای شما تداعیگر شخصیت کسبوکار شماست؛ شخصیتی مهربان، شوخ یا پرقدرت و جدی. این صدا باید در تمام رسانهها ثابت باشه؛ بهگونهای که وقتی کاربر محتوا یا تبلیغی از شما دید، شخصیتی که دارید در ذهنش شکل بگیره. درست مثل وقتی که با شمارهای ناشناس به دوستمون زنگ میزنیم و او از صدا ما ، مارو میشناسه.
برای پیداکردن صدای برندتون، لیستی از ویژگیها رو تهیه کنید؛
- چند سال دارید؟
- آیا به ماجراجویی علاقه دارید؟
- یا بسیار مهربان و دلسوزید و مدام در مراسمات خیریه شرکت میکنید؟
- رفتار و شخصیت قالب شما چیه؟
در بین این ویژگیها باید لحن گفتوگوی این شخصیت رو هم در کانالهای مختلف مشخص کنید. آیا اون در اینستاگرام داستانهای خود رو برای دیگران تعریف میکنه و در لینکدین نکات آموزشی به مخاطب یاد میده؟
به طور خلاصه صدای برند، شخصیتی ست که برای کسب و کار خودتون ایجاد کردید. این شخصیت هرچی که باشه همون باقی میمونه. لحن صدای شما به نحوۀ بیان خودتون در موقعیتهای مختلف اشاره داره. بنابراین، در مقایسه با صدای خود، میتونید لحن خودتون رو بر اساس محتوای ایجاد شده تنظیم کنید.
صدای رسا و شفاف نه تنها نام تجاری شما رو شخصیتر میکند؛ بلکه تجربهی داشتن مشتری ثابت رو در طول سفر فراهم میکنه. علاوه بر همه ی این موارد، استفاده از لحن مناسب این امکان رو برای شما فراهم میکنه تا پیامهای معنادارتری رو به مخاطب منتقل کنید. برای مثال صدای نایک این است:
- مصمم: «هیچ چیز نمیتواند کارهایی را که می توانیم با هم انجام دهیم متوقف کند.»
- انگیزشی: «شما نمی توانید ورزش را متوقف کنید.»
به طور مشابه، برندهای مختلف صدا و لحن برند خودشون رو برای برجسته شدن، ارائه می دن.
مرحله9) هویت بصری کسبوکار را بسازید
دلتون می خواد مشتری ها و یا مراجعین شما، شما رو با چه ویژگی بصری و المانهای گرافیکی بشناسن؟
تو این مرحله، با طراحی اجزایی که در ادامه نام می بریم، چهرۀ ظاهری هویت خودتون رو میسازید:
- لوگو
- رنگ انتخابشده
- تایپوگرافی و فونت
- سبک عکاسی و تصاویر
این المانها باید در تمام بخشهای کسبوکار شما به کار بره؛ از سایت، صفحات اجتماعی، تبلیغات آنلاین و ویدئوها گرفته تا بروشور، بنر چاپی و گزارشات.
مرحله10) انتخاب جامعه هدف مناسب برای برند
تمام کسبوکار شما حول مخاطب های شما میچرخه؛ مأموریت و پیام شما رو رفتارها، نیازها و سبک زندگی اون افراد مشخص میکنه. نمیشه همۀ مردم و بازار رو مشتری ها و یا مراجعین خودمون بدونیم و رضایت تمام اون ها رو جلب کنیم؛ بنابراین باید بخشی از بازار رو انتخاب کنیم.(ستون اول-بوم مدل کسب و کار) برای اینکه این مرحله برای شما ملموس تر باشه و کاملا درک کنید در ادامه مثالی از برند مایع ظرفشویی و جامعه هدف اون میزنیم تا دسترسی کافی برای شما فراهم بشه.
برندهای مختلف مایع ظرفشویی رو در نظر بگیرید. اون ها محصول یکسان دارند؛ اما هر کدوم بر بخش متفاوتی از جامعه تمرکز کردهاند:
- دورتو با شعار «بوی تمیزی میدهد» و شخصیت عمهخانم، افرادی رو انتخاب کرده که به تمیزی و براقکردن ظرفها اهمیت میدن.
- خاکستر با شعار «بدون پارابن» به سراغ مصرفکنندگانی میره که نگران سلامت خودشون هستن و از مواد شیمیایی و سمی دوری میکنن.
- پریل هم میگه: «فقط یک قطره کافی است» و روی سخنش کاربرانی هستند که بهصرفهبودن محصول براشون تو اولویت قرار داره.
مرحله11) خلق داستان برند شما
خلق پیام و داستان شخصیت شما یکی از مراحل برندسازی به حساب میاد که از همیت زیادی هم برخورداره. داستان شرکت و کسب وکار شما باید روایتی منسجم و احساسی از یک قهرمان باشه و محتوای اون موارد زیر رو شامل بشه:
- این فرد، چه نوع تیپ شخصیتیای داره؟
- چطور ایدۀ اولیه تو ذهنش شکل گرفته؟
- اون برای رسوندن مجموعه به نقطۀ فعلی، با چه چالشهایی دستوپنجه نرم کرده؟
- چه احساساتی رو در مواجهه با شرایط مختلف تجربه کرده؟
- این قهرمان در پایان، پیام داستان رو میگه و توضیح میده که از تمام این فرازونشیبها چه درسی گرفته.
میشه از داستان برند تامز (TOMS) مثال زد که همهچیز از سفر آرژانتین شروع شد؛ جایی که بلیک مایکوسی با کودکانی مواجه شد که کفش نداشتند. بلیک در همان سفر تصمیم گرفت شرکتی تاسیس کنه که نهتنها برای او سود داشته باشه، بلکه به فقرا هم کمک کنه؛ بنابراین بهازای هر جفت کفشی که تامز فروخت، یک جفت هم به کودکی هدیه داده شد. بد نیست بدانید که اون ها تا سال ۲۰۲۰، صد میلیون کفش به مردم نیازمند هدیه دادن.
حالا بیاید به داستانی که میخواید برند شما تعریف کنه فکر کنید. وجود یک داستان باعث میشه تا مخاطبین شما راحتتر با برند شما ارتباط برقرار کنند و باعث میشه احساس کنند که اهداف یا ایدههای مشابهی با برند شما دارند. داستان برند شما از ارزشهای اصلی کسب و کار شما سرچشمه میگیره. ارزشهایی که شما اون ها رو به مخاطبین خودتون ارائه می دید و مأموریت شما در حوزه کاریتون به حساب میاد.
برای شناخت ارزش های خودتون جواب دادن به سوالات زیر می تونه دسترسی خوبی ایجاد کنه:
- شما در کسب و کار خودتون دقیقاً چه کاری انجام میدید؟
- چطور این کار رو انجام میدید؟
- چرا این کار رو انجام میدید؟
- به این فکر کنید که چه چیزی پیشنهاد شما رو منحصر به فرد میکنه ؟
- انگیزه شما برای انجام کارهایی که انجام میدید چیه؟
حتی مهمتر از همه، سعی کنید از دید مشتری های خودتون و مراجعینتون به کسب و کار خودتون نگاه کنید و به این فکر کنید که چه چیزی میتونه برای اون ها در خدمات یا محصول شما مفید باشه و چه چیزی میتونه باعث بشه تا به طور عمیقی به کسب و کار شما اهمیت بدن؟ بیاید در ادامه با مثال توضیح بدم:
- آیا خدمات تحویل و ارسال کالای شما بسیار سریع هستند یا روی خدمات مشتری مداری خود تمرکز ویژهای دارید؟ (ارائه خدمات سریع اارزش شماست؟)
- آیا شما فقط از بسته بندیهای تجدید پذیر استفاده میکنید چون طبیعت دوست بودن یکی از هستههای اصلی کار شماست؟ (طبیعت دوست بودن ارزش شماست؟)
- آیا شما یک کسب کار خانوادگی کوچک هستید که همه مشتریان خودتون رو با نام میشناسید و صمیمیت بزرگترین ویژگی شماست؟(صمیمیت ارزش شماست؟)
اینها فقط نمونههایی از ویژگیهای منحصر به فرد هستن که یک کسب و کار می تونه به مخاطبین خودش ارائه بده. شما باید با پرسیدن چنین سوالاتی شخصیت برند خودتون رو شکل بدید. پای خودتون رو فراتر بزارید، درک شما از این که برند شما چیه به این بستگی داره که نگاه دقیقی به تمام داراییهای مرتبط و هر چیزی که به برند شما مرتبط هست داشته باشید.
مرحله 12) یکپارچهسازی
هویت و تصویر برند خودتون رو در تمام چیزهایی که احتمال میدید مشتری میبینه، میخونه یا میشنوه، منعکس کنید. برای مثال:
در فروشگاه، لوگو و رنگ سازمانی شما رو ببینه، صدای شما رو بشنوه و در مأموریت شما مشارکت کنه.
در سایت بتونه چشمانداز، مأموریت و داستان شما رو بخونه؛ همچنین عناصر بصری شما رو ببینه و با خوندن مطالب، لحن شما رو درک کنه.
مرحله13) استمرار در برند سازی
مهمترین نکته در ساخت برند و برندسازی، تداوم دادن اونه. برای اینکه یک برند تجاری تأثیر گذار باشه و به اندازه نیاز با مشتریان ارتباط برقرار کنه، باید فرآیند برند سازی به صورت مداوم ادامه پیدا کنه. از تمام عناصری که در بالا به اون ها اشاره کردیم لوگو، شعار، زبان بصری، صدای برند و…. در تمام بخشهای کسب و کار خود استفاده کنید.
در نهایت یک توصیه دیگه برای قدرتمندتر کردن برند تازه تأسیس شما اینه که از کالاهای سفارشی برای برند خودتون استفاده کنید. لوگو و شعار خودتون رو روی هر چیزی از ماگ گرفته تا کیفهای دستی و کارت ویزیتها قرار بدید. بعد میتونید این اجناس رو برای انگیزه دادن بین تیم کارمندان یا مشتریان وفادار خودتون توزیع کنید تا قدردانی خودتون رو از اون ها نشون بدید و اعتماد اون ها رو بیشتر از قبل جلب کنید.
با رعایت تمام این موارد هویت برند شما بطور یکپارچه مشخص میشه و مشتری متوجه حرفه ای بودن مجموعه و برند شما میشه و حس اعتماد بیشتری به شما و کسب و کارتون پیدا می کنه.
از 13 نکته آموزشی گفته شده برای تعیین هویت برند خود و انسجام و هماهنگی تمام اجزای کسب و کار خودتون استفاده کنید و شاهد اثرات و بازخوردهای بی نظیر مشتریان خودتون باشید.
برند بازی/ معرفی معروف ترین برندها
شرکتهای تاثیر گذار زیادی وجود دارن که وقتی از برند حرف میزنیم اون برندها یادمون میاد. اینجا 10 تا از معروف ترین برندها رو با هم مرور می کنیم. موقع مرور دقت کنید اولین بار کی بود که اون برند تو ذهنتون جای خودشو پیدا کرد؟ و چی شد که برای شما برند ارزشمندی شد؟(توجه به این نکات به شما دسترسی میده)
1- برند دیزنی
تمام چیزی که در لوگوی خودش داره، همینه که خط پیوسته نمادی برای حرف D و یک قلعه سر به فلک کشیده شده ست، که به معنای واقعی کلمه حس گرم و زیبایی رو ارائه میده. دیزنی با ساختن جادو در اطراف همه چیز، مانند فیلمها و انیمیشنها و حتی پارکهای تفریحی خود موفقیت کسب کرد.
2- برند کوکاکولا
مردم به خاطر این که نوشیدنیها رو دوست دارن، علاقه به جمع کردن یادگاریهای کوکاکولا دارن. استفاده از رنگ قرمز قوی و نوشتن نام برند با قلم شکسته بیش از ۱۰۰ ساله که کوکاکولا رو پیش برده.
3- برند اپل
استیو جابز با معرفی لوگوی براق اپل به جهان در سال ۱۹۷۶ وارد دنیای شرکتهای فعال در تکنولوژی شد. ممکنه این شرکت در میانههای مسیر خود قرار داشته باشه، اما ارزش این شرکت بالغ بر ۱۷۰ میلیارد دلار تخمین زده میشه. و این نشون دهنده ی برند سازی قوی این شرکته.
4- برند نایک
از نایک الهام بگیرید و “فقط این کار را انجامش بده” (Just Do It) وقتی که در حال ساخت برند خود هستید. این رهبر ورزشی موفق به کسب موفقیت شد از طریق شعار به یاد ماندنی، لوگوی ساده و تولیدات زیادی از محصولات باکیفیت.
5- برند گوگل
شما کار ساخت برند رو به انجام رسوندید وقتی نام برند شما به مدت بیش از ۲۰ سال تبدیل به یک واژه (به معنی جستجو کردن) میشه، این موتور جستجو از رنگهای روشن و یک رابط کاربر پسند استفاده کرده تا اینترنت رو سادهتر کنه.
6- برند فورد
هنری فورد با معرفی مدل T در ۱۹۰۸، رفت و آمد رو تغییر داد. از اون زمان، لوگوی بزرگ آبی به اندازه پای سیب خانگی تبدیل به یکی از معروفترین برندها در دنیا شد.(خوندن زندگینامه فورد دسترسی خوبی ایجاد می کنه اگر هنوز کسب و کار شروع نکردین)
7- برند FedEx
این کمپانی پست، بستهها رو مهر و موم کرده و در سریعترین زمان تحویل میده و از سال ۱۹۷۳ فعالیت خودش رو شروع کرده. این برند همیشه با خدمات سریع و قابل اعتماد همراه بوده، که توسط یک تیر پنهان بین “E” و “X” در logo نشان داده شده.
8- برند مکدونالد
مکدونالد در سراسر دنیا یک رستوران زنجیرهای غذایی سریع، مورد علاقه مردمه. دیدن کمانهای طلایی در لوگو اسونه و برای رونالد مکدونالد احساسات دلتنگی دوران کودکی رو تداعی میکنه.
9- برند تارگت
شرکت تارگت (به معنی هدف) در سال ۱۹۶۲ وقتی که اون ها لوگوی قرمز روشن خودشون رو طراحی کردن هدف خودش رو اعلام کرد. تارگت یک شرکت خرده فروشیه و امروزه، این طراحی میتونه بدون نام فروشگاه پیام برند رو برسونه و هنوز توسط مصرف کنندگان شناخته بشه.
10- برند استارباکس
علاقه مندان به قهوه و کافئین به خوبی با لوگوی سبز رنگ دایرهای این کمپانی فروش قهوه و ملزومات اون آشنا هستن(خودم عاشقشم) به اون جذب میشن. این شرکت در سال ۱۹۷۱ تاسیس شد و به رشد خودش ادامه داد و لوگوی سبز خودش رو به محصولات و لیوانهای خودش اضافه کرد.
کلام آخر
وقتی برند موفقی برای کسبوکار خودتون بسازید، محصولاتتون یا خدماتتون در بین مردم جایگاه ثابتی پیدا میکنه و بهصورت تبلیغ دهانبهدهان به دیگران معرفی میشه. در این شرایط، زمان و هزینۀ بیشتری برای توسعۀ بخشهای دیگه دارید. به همین دلیل باید برندینگ رو جدی بگیرید.
در این مقاله، با این استراتژی آشنا شدیم و مراحل برندسازی رو توضیح دادیم. این مراحل پایههای برند شما رو میسازن و باید اون ها رو درست بنا کنید تا هویتی قدرتمند و مقاوم در برابر چالشهای مختلف بسازید.