کوچینگکوچینگ تحوللایف کوچینگ

خودانتقادی چیست؟ و چه تاثیری در زندگی افراد دارد؟

بررسی خودانتقادی سازنده و مخرب

به جرات میشه گفت تفکر انتقادی ضامن پیشرفت زندگی اجتماعی و فردی هر انسانیه ، اگر مدیریت بشه و سازنده باشه. چون در غیر اینصورت به همون شدت که خودانتقادی سازنده می تونه موثر باشه ، خودانتقادی مخرب هم می تونه اسیب زننده باشه. در این مقاله از بیزینس ترند با انواع خوانتقادی بیشتر آشنا می شیم و یاد می گیریم از خودانتقادی مخرب چطوررها باشیم.قلم و کاغذ یادتون نره.

خود انتقادی یعنی چی؟

خودانتقادی (به انگلیسی: Self-criticism) شامل چگونگی ارزیابی فرد از خودشه. انتقاد از خود به طور معمول به عنوان یک ویژگی شخصیتی منفی مورد مطالعه و بحث قرار می‌گیره. ولی می تونیم بگیم که این ویژگی هم وجهه مثبت داره هم منفی .حالا چطور!

خود انتقادی، ممکنه به ما اجازه بده که از اشتباهاتمون درس بگیریم، اما همچنین می تونه ، ما را با شک و تردید فلج کنه. در جامعه پیچیده و رو به رشد امروز، اصرار برای به دست آوردن کنترل کامل زندگی و یا به دنبال کمال گشتن، نشانه هایی از بلندپروازی بحساب میاد که به ندرت، در صورت امکان، قابل دستیابیه.

در تحقیقات انجام شده از سطوح انتقادی افراد از خودشون، که در سال 2004 توسط دو روان شناس؛ تامپسون و زورف تهیه شد، دو نوع انتقاد از خود را مقایسه می‌کند: مقایسه ای و درونی.

خودانتقادی مقایسه ای معمولاً مقایسه خود با دیگرانه که اغلب اوقات با نادیده گرفتن توانایی‌های خود در برابر دیگران همراه می‌شه. این افراد معمولاً عزت نفس خودشون رو بر اساس برداشت دیگران ازاون ها قرار می‌دند و ممکنه افراد دیگه رو برتر، انتقادی و یا خصمانه بدونند. از طرف دیگه، خودانتقادی درونی ممکنه این احساس رو به همراه داشته باشه که فرد احتمالاً نمی‌تونه مطابق ایده آل‌ها یا معیارهای شخصی خودش باشه یا اعتقاد داره به این که کمبود داره.

دلایل خود انتقادی چیست؟

منشأ انتقاد از خود به زمینه فردی بستگی داره. اینجا به برخی از این علت ها اشاره می کنیم:

  • داشتن خانواده ای پر توقع
  • داشتن ویژگی کمالگرایی مفرط
  • استادان و مدیرانی که بیش از حد فشار وارد می کنند
  • داشتن همکارانی که فشار می آورن و مطالبه می کنند.
  • شرکت در ورزش ها یا فعالیت های به شدت رقابتی

علاوه بر همه این موارد، انتقاد از خود می تونه محصول فشارهای زیاد باشه که در مواجهه با چالش های مختلف روزانه با اون ها دست و پنجه نرم می کنیم، مثل بالا بردن سطح علمی، پیدا کردن شریک زندگی یا اصرار بر انجام همه کارها به طور عالی و بی کم و کاست.

یک فردی که در مدیریت ،خود انتقادی از خودش مهارت پیدا کرده باشه بعضی از جنبه های شخصی خودش رو بشکل مفید و سازنده تقویت کرده. مشکل زمانی به وجود میاد که این خودانتقادی به شدت سمی می شه و به محدودیتی برای پیشرفت در زندگی تبدیل می شه.

تفاوت بین خودانتقادی سازنده و مخرب

در واقع در عمل چیزی بعنوان مخوب و بد وجود ندارد و اگر رویکردی در جهت خدمت به فرد باشد غالبا سازنده نامیده میشه و اگر در خدمت فرد نباشه مخرب نامیده میشه. خود انتقادی سازنده و یا همون خودانتقادی در وجهه و خود انتقادی مخرب و یا همون خود انتقادی منفی دو جنبه ی متفاوت از خود انتقادیه که در ابتدای مقاله بیان کردیم.

انتقاد سازنده به ما این امکان رو می ده که رفتارها، افکار و احساسات خودمون رو، زمانی که اون ها از اون چیزی که ما می خوایم باشیم فاصله دارن، به طور عینی و واقعی ارزیابی کنیم. این عمل نشانه فروتنی، انعطاف پذیری، بلوغ و احترام نسبت به دیگران و نسبت به احترام به خودماست.

به روشی مهربانانه اشتباهات خودمون رو بدون قضاوت های تحقیرآمیز تشخیص می دیم و می تونیم بدون شرمندگی و با قصد بهبود با دیگران ارتباط برقرار کنیم.

خودانتقادی سازنده به ما اجازه می ده تا در مورد اون چیزی که اتفاق افتاده، علل یا محرک هایش فکر کنیم. به ما این امکان رو می‌ده که برای هر موقعیتی راه‌حل‌های مؤثری پیدا کنیم.

اما خودانتقادی مخرب، به ارزش یا غنای درونی ما چیزی اضافه نمی کنه. حتی در خیلی از مواقع به صورت ناعادلانه ما رو سرزنش می کنه.

خودانتقادی مخرب به دنبال راه حل نیست و در تنبیه می مونه، یا روویکرد متفات استفاده می کنه که تلاش بیش از حد و تغییر اجباری رو به عنوان جایگزین ارائه می ده.

خود انتقادی ناکارامد یا مخرب
خود انتقادی ناکارامد یا مخرب

چند نمونه رایج از خود انتقادی ناکارامد یا مخرب

  • شما باید کامل باشید!

این باور ما رو به عالی بودن دعوت می کنه تا همیشه کارها رو به نحو احسن انجام بدیم. هر اشتباهی به عنوان یک شکست بزرگ تلقی می شه. افرادی که این باور رو درونی کردن، به ندرت از دستاوردهای خودشون لذت می‌برن و در وضعیت تقریباً دائمی نارضایتی از خود زندگی می‌کنند. مثلا همیشه به خود شون میگن: «تو باید بهترین باشی»، «همیشه باید کارها رو به خوبی انجام بدی»، «دست و پا چلفتی نباش» .

  • شما باید عجله کنید!

یعنی باید سریع و بدون معطلی کارها رو انجام بدید، فکر کنید، بنویسید، مطالعه کنید. افراد دارای این باور در حالت «شتاب»، هوشیاری و تنش زندگی می کنند. علاوه بر این، لمس عمیق تجربه فعلی و زیستن در لحظه ی حال برای این افراد کار ساده ای نیست، چون هر کاری که انجام می دن، در حال فرار انجام می دن، بدون اینکه بتونن از کاری که انجام میدن لذت ببرند و یا حتی به خودشون اجازه ی استراحت نمیدن. این افراد به خودشون چی میگن؟ «تو خیلی کند هستی»، «باید عجله کنی»، «وقتت خیلی کمه…»!

  • شما باید همیشه دیگران رو راضی نگه دارید!

این حس رو دارید که شما باید همیشه دیگران رو راضی نگه دارید، یعنی باید زندگی خودتون رو با توجه به انتظارات و نیازهای دیگران سازماندهی کنید. خیلی از مردم یاد گرفتن که بیش از حد مهربان، خوب و برای دیگران مفید باشن. تمام روز در حال دوست داشتن دیگری، کمک به او، درک او و خدمت به او هستند. تقریباً به طور کامل فراموش می کنند که خودشون باشن و نیازهای خودشون رو بیان کنند.

این افراد با خوشون چطور صحبت می کنن؟ “بقیه در مورد من بد فکر می‌کنند”، “بیچاره، چه روزگار بدی دارد”، “مشکل من آنقدرها هم مهم نیست” .

  • شما باید قوی باشید!

این دسته از افراد که دچار خود انتقادی هستن این باور در اون ها وجود داره که دوست ندارند احساسات واقعی خودشون رو ببینند و تصویری ارائه میده از خودکفایی و شجاعت کاذب. احساسات معمولاً سرکوب می شن، به ویژه اون هایی که می تونن آسیب پذیری فرد رو نشون بدن. طرز فکر و بیان این افراد به این شکله: «گریه کردن برای آدم های ضعیفه»، «عصبانیت خطرناک است»، «نباید نگران درد‌هایتان باشید». بیشتر طرفدار روانشناسی زرد هستند تا پذیرش واقعیت و بهبود شرایط.

  • شما باید بیشتر و بیشتر کار کنید!!

این باور رایج بین افرادی که خودانتقادی مخرب دارند وجود دارد که احتمالاً به چیزهایی که قصد انجام اون ها رو دارن نمی رسند، اما با این وجود، باید تلاش بیشتری برای رسیدن به اون ها داشته باشن. به خاطرهمین دائماً در تلاش برای رسیدن به اهدافی هستند که اغلب در رسیدن به اون ها ناکام می مونن. این افراد به توانایی های خوشون در رسیدن به هدفشون ایمان و باور ندارند، اما این باور محدود کننده و مخرب رو دارند که علیرغم همه چیز ، بدون ارزیابی مجدد خواسته ها، استراتژی ها یا ظرفیت های واقعی خودشون، تلاش کنند. طرز فکر این افراد و بیانشون به این شکله: “در کل، شما به آن هدف نمی رسید، اما باز هم بیشتر از قبل تلاش کنید”، “بیایید ببینیم آیا این بار می توانید آن را با تلاش بیشتر انجام دهید”…

راهکارهای رهایی از خود انتقادی

افکار شما احساسات‌تون رو تحت تأثیر قرار می‌ده. نحوه تفکر شما این قدرت رو داره که به‌نوعی مسیر پیش‌روی شما رو پیش‌بینی کنه. مثلا اگر قبل از شرکت در یک مصاحبه‌ کاری، مدام با خودتون تکرار کنید که این شغل رو به‌دست نمیارید یا لیاقت این شغل رو ندارید، به احتمال زیاد، مصاحبه کاریتون هم به‌خوبی پیش نمیره.و درحین مصاحبه با روحیه‌ای ضعیف، سر به زیر و تأثیرگذاری نامناسب و ناامیدی از قبل تعیین شده ظاهر می شید و فرصت‌های خودتون رو با دست های خودتون (افکار خورتون ) می سوزونید. اگر شما هم دچار خودانتقادی مخرب هستید، اول از همه باید بگم که تنها نیستید. شک‌وتردید نسبت به خود و توانایی‌ها، پیش‌بینی‌های دلسردکننده درباره‌ی آینده‌ی خود و سرزنش‌های درونی در بیشتر افراد شایعه. اما تفاوت جایی بوجود میاد که نزارید این ویزگی ها در شما موندگار بشه و شما رو قربانی خودش کنه.تمرین‌های زیر به شما کمک می‌کنه تا بهتر با خود تا کنید و از خود انتقادی رهایی پیدا کنید :

1- به افکارتان توجه کنید

ما آن‌قدر با صداها و نداهای درونی‌مان خو گرفتیم که کمتر یادمون میاد چه پیام‌هایی داریم برای خودمون می‌فرستیم. پس سعی کنید به دقت افکار خودتون رو بررسی کنید. با توجه کردن به افکارتون متوجه می شید که از درون چه برخوردی با خودتون دارید و چه صفاتی رو دارید به خودتون نسبت می‌دید. یا وقتی در شرایطی که اسون بنظر نمیاد و با چالش ها برخورد می کنید چطور با خودتون برخورد می کنید.

براساس برآوردها، هر فرد روزانه ۶۰ هزار فکر گوناگون در ذهن خودش داره. این ۶۰ هزار فکر به معنای ۶۰ هزار فرصت برای ساختن یا تخریب روحیه و شانس‌های مختلفه. اگر بتونید یاد بگیرید که چطور این افکار رو در جهت مثبت استفاده کنید، بهتر متوجه اثرگذاری اون ها روی زندگی‌تون می‌شید.

رهایی از خود انتقادی

2- از اشتباهات‌تان بگذرید و درس بگیرید

درحالی‌که آگاهیم که حل مسئله بسیار مفید و مؤثره، اما اینکه روی اشتباه بمونیم و یا اصطلاحا گیر کنیم و افسوس خوردن رو پیش بگیریم هیچ فایده ای نداره. اگر بارها و بارها به اشتباهات خودتون فکر کنید و نتونید از خطاهایی که انجام دادید، بگذرید، روحیه‌تان ضعیف و ضعیف‌تر می‌شه.

بهترین روش برای گذشتن از اشتباهات، فعال‌شدن و اقدام‌کردنه. یعنی کاری کنید که موقتا حواس‌تان رو از افکار منفی موجود در مغرتان منحرف کنه. قدم بزنید، با دوست‌تان تلفنی درباره‌ی موضوع دیگه ای صحبت کنید یا به سراغ انجام پروژه‌ای نیمه‌کاره که همش از انجامش غافل می شدیدد برید و انجامش بدید. سعی کنید کاری کنید و یکجا نشینید و به اشتباه آزاردهنده‌تان فکر کنید و نذارید که مغرتون با سرزنش‌های متداوم خودش مثل خوره شما را از درون نابود کنه.

3- شواهد رو حتما بررسی کنید

افکاری که دارید همیشه درست و واقعی نیستن. درواقع، افکار اغلب اوقات به شکلی اغراق‌آمیز منفی هستن که برمیگرده به ذهن معطوف به بقای ما که قصد محافظت از ما رو به عهده داره و ترس از این داره که از ناحیه امن بیرون بیاد. پس قبل از اینکه افکار خودتون رو باور کنید، باید شواهد موجود رو بررسی کنید.شاید بپرسید یعنی چی؟

اجازه بدید با مثالی موضوع رو روشن‌تر کنیم: ممکنه با خودتون فکر کنید که سخنرانی رو که قرار فردا ارائه بدید خراب می کنید و در انجام اون دچار خجالت و مشکل می شید. تو همچین وضعیتی بهتره لحظه‌ای صبر کنید، قلم و کاغذ تهیه کنید و تمام مواردی رو که مانع برگزاری جلسه سخنرانی شما میشه و تمام مواردی که به برگزاری بهتر جلسه شما کمک می کنه و الان موجوده رو یادداشت کنید.

حالا این دو گروهی رو که نوشتید باهم مقایسه کنید. این کار چه فایده ای داره؟

این کار باعث می‌شه تا معقول‌تر و به دور از احساس اوضاع رو قضاوت و بررسی کنید. به خودتان گوشزد کنید که مغز شما برخلاف چیزی که فکر می کنید همیشه درست نمی‌گه و نجواهای درونی داخل سر شما ۱۰۰ درصد درست و منطقی حرف نمی‌زنن. در کل این کار کمک می کنه اعتماد به نفس شما تقویت بشه.

4- نصیحت‌های خودتان به دیگران را به‌ یاد بیاورید

همدردی با دیگران خیلی ساده‌تر از همدردی با خودمونه. مثلا وقتی اشتباهی از شما سر می‌زنه، به‌راحتی خودتون رو با عناوینی مثل احمق و خنگ و … مورد خطاب قرار می دید. حالا فکرکنید که همون خطا رو یکی از دوستای شما و یا حتی عزیزانتون انجام بدن. قطعا شروع می کنید به همدردی وو یا همدلی کردن و این واژه های خنگ و احمق رو برای اون ها استفاده نمی کنید.

حالا بیاید تصوور کنید تو شرایط سختی قرار گرفتید و وضعیت باب میل شما نیست و نسبت به موفقیت خودتون تردید دارید از خودتون بپرسید اگر یکی از عزیزانتون بود چطور باهاش برخورد می کردید؟چی بهش می گفتید؟ از همون جملات و همدلی کردن برای خودتون استفاده کنید. حس لیاقت نداشتن همدلی با خودتون از عزت نفس نداشتن میاد که لایف کوچ تو این زمینه کمک عجیبی به فرد می کنه. وقتی شما خودتون رو شایسته محبت و مهربانی و همچنین شفقت نمی بینید و همه این موارد رو از اطرافیان انتظار دارید شما نقش قربانی رو بازی می کنید و در این شرایط زندگی رو برای خودتون سخت می کنید.

5- پذیرش

این قسمت از جمله قسمت های مهمه. چرا؟ چون در اغلب شرایط شما رو اروم می کنه و به سمت تصمیم گیری با بهره وری بالا و انتخاب کاربردی هدایت می کنه.

نواقص و اشتباهات خود تون رو قبول کنید و برای تغییر اون ها در آینده متعهد بشید. شاید یه مقدار غیرطبیعی به نظر بیاد، اما می‌تونه این دو تا موضوع رو باهم پیش برد: ممکنه شما بپذیرید که درباره‌ی سخنرانی که قراره ارائه بدید یه مقدار اضطراب دارید اما همچنان به پیشرفت و توسعه‌ی مهارت‌های خودتون در این زمینه فکر می‌کنید. خودتون رو بپذیرید با همه نواقص و ایرادهایی که دارید. اما امااا داستان به همین‌جا ختم نمی‌شه. من می پذیرم خودم رو اما در تلاش هستم تا به نسخه ی بهتر خودم تبذیل بشم. به نسخه ی بهتر خودم تبدیل شدن و بهتر شدن رابطه ،بهتر شدن کسب و کار از جمله اهداف مهم و کلیدی افرادیه که از کوچ استفاده می کنند تا به نسخه ی بهتر دست پیدا کنند. 

6- متفاوت اندیشیدن را یاد بگیرید

مغز شما این قابلیت رو دراه که به بهترین دارایی شما تبدیل بشه. یا اینکه دشمنی خونی و درجه یک باشه که تمام موفیت های شما رو از بین ببره. باید مغز خودتون رو درست آموزش بدید. با انجام یک سری از تمرینات می تونید این نقد های مخرب رو در طول زمان کنار بزارید.

کلام آخر

تفاوت انسان با حیوانات در توانایی درک خودش، تجزیه و تحلیل و اصلاح کارهایی که انجام میده. ما در این مقاله فهمیدیم که چرا به خودانتقادی سازنده نیاز داریم، چطور به بهبود زندگی ما کمک می‌کنه و چه کاری می‌تونیم برای خودانتقادی سازنده انجام بدیم و آگاه شدیم نسبت به اینکه خودانتقادی مخرب چیه و چطور می تونیم رها باشیم و اگاهانه برخورد کنیم.

اما این نکته رو هم در نظر داشته باشید که اگر بیش از حد از خود انتقاد کنید، عواقبی از قبیل اعتماد به نفس پایین، انتظارات زیاد از خود و مسئولیت پذیری بیش از حد به همراه خواهد داشت.

انتقاد مخرب منجر به ایجاد مشکلات عزت نفس، ایجاد احساس گناه، ناتوانی در یافتن راه های خروج از موقعیت، مشکلات در انگیزه، روابط با افراد دیگر، ناتوانی در درس گرفتن از اشتباهات و یافتن نقاط رشد می شه که می تونید برای بهبود دست به اقدام بزنید و از کوچینگ استفاده کنید.

لذا باید یاد بگیرید که چطور از تجربیات منفی درس بگیرید و بعد رهاشون کنید، روابط خودتون رو بهبود بدید و عزت نفس خودتون رو بالا ببرید.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا